تهیونگ و جانگ کوک با چشم های گرد شده به یونگی زل زدند.
تهیونگ نگاهی با شَک به خودش انداخت و گفت: -یعنی چی؟ من که رابطه ای نداشتم!
جانگ کوک با بهت به شکمش که از زیر هودی گشادش دیده نمی شد، زل زد یک لحظه به خودش شَک کرد ولی با یادآوری حالت تهوع های تهیونگ و رفتارش ناگهان خشمگین به سمتش برگشت.
+عوضی! چه طوری تونستی بهم خیانت کنی؟ هان؟ چه طوری؟
یقه ی تهیونگ رو گرفته بود و محکم تکونش می داد.
تهیونگ دست های جانگ کوک رو از خودش جدا کرد و داد زد: -چرا چرت و پرت میگی؟ من چرا باید بهت خیانت کنم؟ اولاً این تو بودی که به من خیانت کردی، دوماً من که باردار نیستم!
جانگ کوک با دست به یونگی اشاره زد و گفت: +پس عمو چی میگه؟
تهیونگ صداش رو بالاتر برد.
-داره چرند میگه. من اصلاً چه طوری می تونم باردار بشم وقتی گونه ام همچین توانایی رو نداره؟ درضمن من فقط با تو رابطه داشتم تو که خودت خوب می دونی اون شب چی شد!
&می شه یک لحظه جفتتون خفه بشید؟
یونگی فریاد زد و دو پسر بالاخره دست هاشون رو از روی یقه ی هم برداشتند.
یونگی نفس عمیقی کشید و گفت: &جانگ کوک بارداره نه تهیونگ!
چشم های تهیونگ ناگهان درخشید، جانگ کوک با ناامیدی به یونگی خیره شد و زیر لب نالید: +چی؟
یونگی بی توجه به ناله ی پسر ادامه داد: &فکر کنم تا الان متوجه شدید که به جای جانگ کوک، تهیونگه که داره حالاتش تغییر می کنه و این تغییر حالات مربوط به پیوندیه که سال ها پیش بین شما به وجود اومده.
***
(فلش بک _ پانزده سال قبل)
£من کامل دفترچه رو خوندم! برای به هوش اومدنش نیاز به هیبرید های شفابخش داریم.
هوسوک با ناراحتی گفت و بقیه هم ناامید سرهاشون رو پایین انداختند.
جین به هوسوک نگاه کرد و گفت: *چرا نمی شه از خود هوسوک استفاده کرد؟ اون جز چهار دسته است.
یونگی دست به سینه و مغموم جواب داد: &نمی شه! هوسوک پدره تهیونگه نمی تونیم ازش استفاده کنیم. بدن تهیونگ تو این وضعش نمی تونه خون هوسوک رو قبول کنه و ممکنه بمیره.
نامجون دست هاش رو بهم مالید و پرسید: =جانگ کوک چی؟ اون جز کدوم دسته است؟
یونگی و جیمین با یادآوری جانگ کوک چشم هاشون برق زد اما کمی بعد یونگی با ناراحتی گفت: &جز شفا بخش هاست ولی خون زیادی نیاز داریم جانگ کوک اون قدر خون نداره.
€خب چرا خون رو از آزمایشگاه نمی گیرید؟
بکهیون پرسید و منتظر جواب شد.
&اون هم نمی شه الان همه چشم ها به ماست اگه بخوام اون مقدار خون رو از آزمایشگاه طلب کنم بهم شک می کنند و اگه بفهمن تهیونگ زنده است ازمون می گیرنش.
YOU ARE READING
Hybrid childs
Fanfictionتهیونگ و جانگ کوک دو کودک هیبریدی تحت آزمایش هستند که طی اتفاقاتی باهمدیگر آشنا شده و کم کم بهم دل می بندن. آیا راهی برای نجات این دو کودک هست؟ فرجام این عشق کودکی چه می شود؟ کاپل اصلی: kookv/vkook کاپل فرعی: namjin, hopemin, yoonmin, sope, sope...
