سلام. قطعاً بیانِ احساسات واقعی چانگبین لابهلای کلماتِ یک داستان کار من نمیتونه باشه، ولی من اگه بتونم خودم ـو یک نویسندهی معمولی معرفی کنم، اون چیزی که توی قلبم با دیدن چانگبین و احساساتش به هیونجین حس میکنم رو میخوام توی چهارچوب یک داستان توی این بوک به نمایش بذارم.
همونطور که احساسات میتونن عمیقتر از یک دره و خطرناکتر از تیزی یک چاقو باشن، توی شرایط قرار گرفتن با احساسات و افکار متفاوت، میتونه منجر به انتخاب تصمیم ـای متفاوتی بشه. ممکنه توی این راه با اتفاقات و احساسات متفاوتی روبهرو شیم، که قطعا برای هرکدوم توضیح مفصلی بین جمله ـای نوشته ام وجود داره.
مثل چانگبین، درک احساسات چان و فلیکس و البته هیونجین وقت میبره که ممنونم تا آخرش میخونین و این فرصت رو به نوشتهام میدید.معنی "اسم" بوک:
'بین کـد ـای ارتباطی هوایی یه کد سِری هست به نام 7600. اونم برای وقتیه که دیگه نمیشه چیزی گفت.
معنیش اینه که اونی که داری منو میبینی و حسم میکنی، من نمیتونم حرف بزنم، نمیتونم چیزی بگم، تو خطرم، ولی تو حواست بهم باشه،راهنماییم کن و نجاتم بده.'با ديدن چشمای هیونی تو این فیک و ارتباطی که با چانگبین داره، فقط به یاد معنی این کد افتادم. کل فیک روی همین معنی میچرخه.
اشتباه نکنید، فیک ربطی به هواپیمایی و این جریانا نداره
هیچ وقت هیچ وقت یادتون نره کامنت بذارید برام:
و
ممنون که به کُد فرصت میدین، تا داستان واقعیش که مطمئنا شامل موضوعات سادهی اوایل داستان نیست، رو بهتون نشون بده.
🍦⛓️
YOU ARE READING
CODE ⁷⁶⁰⁰ 'SKZ'
Fanfiction𝘾𝙤𝙢𝙥𝙡𝙚𝙩𝙚𝙙 ⌝فصل اول: کامل شده⌞ ⌝فصل دوم : کامل شده⌞ هوانگ هیونجین جاسوس مخفی تیم اساساف، به قصد زمین زدنِ سو چانگبین، لیدر تیم رقیب، باهاش ارتباط برقرار میکنه و نترسو بودنش توی نزدیک شدن به یکی از مهره هـای اصلی سازمان، باعث میشه ه...