XXVII𓍯‌ Twenty-seven

1.7K 416 506
                                    

دردِ کبودهای صورت و بدنش، اجازه نمیداد به اینکه توی چه خطری گیر افتاده فکر کنه، تا زمانی که متوجه شد چانگبین کنارش روی سکوی مرمر سفید رنگِ حموم نشسته و کبودی ـاش رو پماد میزنه.

چند دقیقه‌ای میشد که برخلاف اصرار کوچیکش، چانگبین اونو به خونه‌ ـش آورده بود. هنوز هم شوکه بود و نمیتونست خودش رو جمع و جور کنه، تا حرفی بزنه. چانگبین مهربونتر از همیشه بنظر میرسید، البته بجز نگاهای تند و تیزش..

وان رو تا نصفه پر از آب داغ کرده بود و حوله تمیزی رو خیس میکرد و خاک و کثیفی های لباس و صورتشو پاک میکرد.

پارگی کم‌عمقی روی ساعد دستش، باعث خونریزی کوچیکی شده بود و کبودی های بدنش اجازه نمیداد به دردِ اون قسمت فکر کنه.

نمیتونست از صورتِ خنثی چانگبین چیزی بخونه. باید حرف میزد؟ هنوز هم بعد نیم ساعت از اتفاقی که افتاد و حرفایی که شنید، نتونسته بود کامل با جریان کنار بیاد.

"چرا میزدت؟!" با سوال چانگبين، افکارشو به عقب هُل داد؛ نگاهشو از مچ دستش که روی زانو چانگبین و بین دستش گرفته بود، گرفت و به بین که بهش نگاه نمیکرد، داد.

"چی؟" با گیجی پرسید و تازه متوجه شد انقدر آب دهنشو قورت نداده، که گلوش از خشکی زیاد میسوزه.
" میگم چرا مینهو میزدت!؟" دوباره پرسید.

"نمیزد، داشتیم مبارزه -"

"بنظرت من احمقم؟"

نگاه کوچیکی بهش انداخت و هیونجین آب دهنش رو با وجود دردی که ته گلوش حس میکرد، قورت داد.

"نه"

"خب؟"

چانگبین سریع پرسید و نگاه هیونجین هنوز هم روی صورتی که بهش نگاه نمینداخت، میچرخید.
"بنظرت نباید از اون بپرسی؟" برای عوض کردن جو تک خنده کوتاهی زد :" دوستت واقعا یه دیوونست..

داشت منو میکشت!" سعی کرد جمله آخرش رو با لحنِ شوخی بیان کنه، که باعث شد سر چانگبین بالا بیاد و به صورتش نگاهی بندازه.

"هست!" بین تایید کرد و خیال هیونجین از این بابت، تا جملهٔ بعدیش کمی راحت شد.

" انقدر که حتی به فضولا رحمی نداره و براحتی سرشونو زیر آب میکنه. "

نگاه تاریک چانگبین به صورتش، اذیتش میکرد؛ ولی لبخند کوچیکی زد:

" واو... شغلت واقعا ترسناکه"

چانگبین پوزخند کوتاهی زد و دوباره مشغول تمیز کردن زخمش شد.

"و همونقدر عاقل که شخص اشتباهی رو به قصد کُشت نزنه! " با تموم شدن جمله‌ش نفس توی سینه‌ی هیونجین حبس شد.

"کارش درسته. ولی جدا باید از خودش بپرسی."

حوله دیگه‌ای رو توی وان آب گرم فرو برد و سرشو بالا داد. قبل از اینکه حوله رو به صورتش بزنه، دستشو جلو برد و موهای روی صورتشو کنار زد، درحالی که کش موی دور مچ دستش رو برای بستن موهای هیونجین از مچش جدا کرد.

CODE ⁷⁶⁰⁰ 'SKZ'Where stories live. Discover now