"منظور فاکیت چیه که نمیتونی دکمه شلوارتو باز کنی؟!"
مینهو با چشمای گرد شده درحالی که در سرویس خونهش ایستاده بود و به نمایشی که جیسونگ براش ساخته بود، نگاه میکرد، پرسید. اون موش لعنتی نمیدونست داره چه مزخرفاتی تحویلش میده! لیمینهو، دست راست سو چانگبین، کسی که حتی آوازهی بی رحم بودنش بیشتر از رئیسش پیچیده بود، باید به دستشویی کردن یک بچه پنج سالهی وراج کمک میکرد! این دیگه چه جورش بود.
"نمیبینی؟ دست چپ لعنتیمو به فاک دادی، منم دست چپم و باز نمیشه این لعنتی."
جیسونگ گفت و پاهاشو بهم فشار داد.
" بهتره دست بجنبی، وگرنه توی شلوارم کار خرابی میکنم، میدونی حتی شماره دو دارم و نمیخوایی که بعدش مجبور-"
"خیله خب خیله خب، اون دهن گشادتو ببند و ادامه نده."
جلو اومد و درحالی که زیر لب فحش میداد که کارش به کجا رسیده، ناچار دست به دکمهی شلوار جیسونگ برد.
" لعنت بهت. "
حتی سعی نمیکرد پایین رو نگاه کنه، درحالی که جیسونگ با لبخند گشادی به چشماش و بعد پایین نگاه مینداخت.
" کارت خوبه پسر."
با طعنه گفت و سرشو تا نیم سانتی صورت مینهو جلو برد و بعد نگاهش رو به سمت لبش سُر داد..مینهو خودشو عقب کشید.
"میخوایی نگاه کنی؟ "
جیسونگ بعد از اینکه مینهو دکمهشو باز کرد، دوباره گفت و درحالی که شلوارش رو پایین میکشید روی کاسهی توالت نشست.
"نه نه، لعنتی کثیف."
مینهو چشماشو روی هم فشار داد و از دستشویی بیرون رفت. حس میکرد خوابیدن میتونه یه مقدار از عصبانیتشو کم کنه.
صدایی که توی مغزش میپیچید، مثل کوبیدن میخ به سنگ بود، حتی بدتر از اون. پس تسلیم شد و بالشتو روی زمین پرت کرد و عصبی در اتاقش رو باز کرد.
"داری چه غلطی میکنی!" داد زد و تازه میدید که جیسونگ داره با کف پاهاش محکم به پارکت خونه ضربه میزنه."تمومش کن!"
دوباره داد زد و چنگی بین موهای بهم ریختهش کشید.
"من گشنمه! تو بهم شام ندادی و الانم خیلی گشنمه!"
"میتونی بری غذا بخوری."
"با کدوم دست؟!"
جیسونگ به دستش اشاره کرد، درحالی که لبخند گندهای روی لبش بود.
"تو دوتا دست داری احمق!"
"ولی با یه دست حتی نمیتونم در یه بسته نودل رو باز کنم."
جیسونگ از خودش دفاع کرد و روی صندلی میز ناهارخوری کوچیک مینهو نشست.
"خدا لعنتت کنه چانگبین." زیر لب گفت و درحالی که بد خوابی باعث کفری شدنش شده بود، سمت یخچال رفت.
YOU ARE READING
CODE ⁷⁶⁰⁰ 'SKZ'
Fanfiction𝘾𝙤𝙢𝙥𝙡𝙚𝙩𝙚𝙙 ⌝فصل اول: کامل شده⌞ ⌝فصل دوم : کامل شده⌞ هوانگ هیونجین جاسوس مخفی تیم اساساف، به قصد زمین زدنِ سو چانگبین، لیدر تیم رقیب، باهاش ارتباط برقرار میکنه و نترسو بودنش توی نزدیک شدن به یکی از مهره هـای اصلی سازمان، باعث میشه ه...