† - ⵗ The Last Part ⵗ - †

1.9K 307 2.3K
                                    

می‌دونم انقدر ذوق و عجله دارید که حرفای من رو نمی‌خونید، ولی برای اون دسته از کسایی که کلمات من براشون اهمیت داره و می‌خونن: کد بالاخره بعد از دو سال و شانزده روز، آخرین صفحه‌اش رو ورق زد. تا این‌جا کسایی زیادی هستن که بهم هرروز انگیزه و امید برای ادامه دادنش دادن. همتون رو به خاطر دارم، از قدیمی‌ترین‌ها تا جدید ترین ریدرای کد. کاش می‌تونستم جور دیگه‌ای به جز تایپ کلمات ازتون تشکر کنم. ولی چاره‌ای جز به زبون آوردن کلمات بی ارزش ندارم. هزارها بار قلبم برای نوشتن کد از کار ایستاده بود و شماها اون رو دوباره به تپش انداختین. نوشتن کد پر از پستی و بلندی بود و من به تنهایی نمی‌تونستم جلو ببرمش. حتی اگه کسی هستید که برای من فقط دو خط از کد نوشته و فرستاده، باید بگم شما هم برای من انگیزه بودی.
دلم براتون تنگ می‌شه. برای کامنت‌هاتون، برای ووتا تون. می‌دونم چون آخرین پارته، یحتمل قرار نیست فیدبک خوبی بگیرم، ولی امید دارم حتی کسایی که تا به حال واکنشی به کد ندادن، ولی نوشته‌های من جایی قلبشون رو تکون داده، برای من یه کامنت هرچند کوتاه درموردش بنویسن. باعثِ افتخار منه.
Songs:
Broken Heart in Central Park
Song by MUNN

Creepin'
Song by 21 Savage, Metro Boomin, and The Weeknd

Dynasty
Song by MIIA

Ghost
Song by Marissa

Hearts
Song by Jessie Ware

Love's Dying
Song by Isak Danielson

Catharsis
Song by Aether

Catharsis
Song by Aether

Orbit song by Matthew Mayer

Someone You Loved
Song by The Piano Guys

،،⠀،،⠀،،⠀،،⠀،،⠀،،⠀،،⠀،،⠀

"می‌دونی جو امروز واقعا روز شانس منه. "

چانگبین درحالی که نفس نفس می‌زد، زمزمه کرد
هانتر رو به سر جاش برگردوند و آروم بلند شد و نشست. لایه‌ای از عرق تموم پوستش رو خیس کرده بود. طوری‌که زیر نور وسط پذیرایی بزرگش که با چند دستگاه ورزشی پوشیده شده بود، برق می‌زد. تنها چیزی که بدنش رو می‌پوشوند یه شلوار تقریبا گشاد و بلند بود.

مردی که جو خطاب شده بود، آروم و زیر فشار اسلحه‌ای که مدتی بود به سمت سرش نشونه گرفته بودن، می‌لرزید و انگار راحت نفس کشیدنش هم باعث می‌شد چانگبین دستور شلیک رو بده، طوری که به آرومی و با استرس نفس‌های کنترل نشده و شلخته‌ش رو بیرون می‌داد و حواسش بود لحظه‌ای خطا نکنه.

"بخاطر همین قرار نیست خیلی بهت سخت بگیرم."

چانگبین به آرومی بلند شد و میز غذایی که آماده شده بود رو سمت خودش کشید و چنگال رو بلافاصله توی گوشت مرغ فرو برد و ازش خورد. همون موقع مینهو دوباره سر رسید و کمی دورتر از بقیه ایستاد.

CODE ⁷⁶⁰⁰ 'SKZ'Where stories live. Discover now