ووت یادتون نره بیبیا⭐⭐*
تقدیم با کلیییییییی عشق به ریدرای خودم
⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐⭐
کوکی همونطور که پاپیاشو میک میزد بانیشو برداشت و با ی دست چشماشو مالید و از اتاق بیرون رفت
چند روزی بود که برگشته بود عمارت خودش و تهیونگ هرروز میومد پیشش
شورتک سفید رنگی پوشیده بود و با اون تیشرت صورتی گشاد خیلی کیوت و خوردنی به نظر میرسید
از پله ها پایین رفت و دنبال جیمین گشت
وقتی وارد سالن پذیرایی شد با چیزی که دید هین کوتاهی کشید و با دستاش چشماشو پوشوند و روشو برگردوند
یکم مکث کرد دوید واز پله ها رفت بالا
یعنی....
جیمینی و یونگی با همن؟
تند رو تختش پرید و با هیجان موبایلشو برداشت و با ته تماس گرفت
بعد چند لحظه ویدیوکال وصل شد و کوک با چهره ذوق زدش به چشمای یخی تهیونگ نگاه کرد
پاپیا رو از دهنش دراورد و گفت
-hi my stud muffin(سلام مرد جذابم)
تهیونگ تک خنده ای کرد و گفت
+ hi My single star(سلام تک ستاره ی من)
کوک با خجالت دستاشو رو گونه هاش گذاشت و ریز خندید که دندونای خرگوشیش معلوم شدن
بعد با هیجان جیغ خفه ای زد و گفت
-ته تهههه
+جانم عزیزدلم
-ی سوال
بعد چشماشو ریز کرد و ادامه داد
-راستشو بگیا
+باشه عزیزم بگو
کوک موبایلشو رو عسلی کنار تختش گذاشت و تنظیمش کرد و خوشحال رو تختش غلت خورد
-امممم...به نظرت
-جیمینی و یونگی هیونگ با همن؟
+چی شده که اینو میپرسی بیبی؟....نه هیونگ چیزی بهم نگفته
کوک گونه هاش سرخ شد و با من من گفت
-اممم...اخه...اخه من دیدم که ..اونا
تهیونگ تند پرسید
+چی دیدی عسلم؟
دست خودش نبود نگرانش شده بود
-اونا همو میبوسیدن و...
+اوه...و؟
-امممم...همین دیگه
بعد با کیوتی نگاهشو دزدید
+بانی...بقیشو به ته نمیگی؟
کوک لبشو گاز گرفت
YOU ARE READING
my bunny🐰
Fantasyاحتمال فوران کردن اکلیل و رنگین کمان🐰💋❤ سافت ویکوک🐰 صد در صد هپی اند🙈😍 کیوت ،اسمات،سافت،سوییت،آمپرگ،هیبرید 🐰🐰 🐰🦄🐰🦄 #bts =2⭐ #love=1⭐ #vkook=1⭐ #bunny=1⭐ #dram=1⭐ #korean=1⭐ #army=1⭐ #jin=1⭐ #bl=1⭐ #gay=1⭐ #bangtan=1⭐ #sweet=1⭐ #tae=2⭐ #فل...