my bunny🐰

🐇Promise me🐰

ووت :)

ادیت نشده❤

💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫

کوک با جیغ عقب عقب رفت و بخاطر خنده ی زیادش بریده بریده گفت

_ددی نکن

ولی تهیونگ با شیطنت بیشتری به طرفش رفت و چشمای عسلیش برق زدن

+من که کاری نکردم...فقط میخوام بانیمو قلقلک بدم

کوک که از شنیدن اسم قلقلکم میتونست حرکات دست تهیونگ رو روی بدنش حس کنه خندید و تهیونگ زیر قربون صدقش رفت

_فقط قلقلک؟

با یه حرکت سریع اونو تو بغلش گفت و اروم روی تخت هل داد

مراقب بود به کمر و نینیاش فشار نیاد

+تضمین نمی کنم

کوک به نرمی روی تخت خوابید و موهاش که حالا بلندتر شده بودن یکم دورش پخش شدن

سرشو توی گودی گردنش برد و عطر بدن تولشو بو کرد

کوک از حس نفسای داغ و هات ددیش روی پوستش چنگی به کمر تهیونگ زد و تهیونگ اروم شروع به بوسیدن و مکیدن اون نقطه کرد

کوک ناله ارومی از بین لباش بیرون اومد و پلکاش رو هم افتادن

+تو که نمیخواستی بیبی؟

با شیطنت گفت و توی گردن فوت کرد

کوک دستاشو از کمرش جدا و با لوندی و لوسی زیاد دور گردنش انداخت

_اگه الان بخوام ... ددی رد مالکیتش رو بهم میده؟

+ددی خواسته لیتل دالشو قبول می کنه

بوسه ارومی روی لاوبایتی که چند لحظه پیش اونو روی گردن سفید و پوست حساسش گذاشته بود زد و بین لباش کشید

کوک با لذت زیادی به موهاش چنگ انداخت و به ارومی نوازششون کرد

کنار تهیونگ بودن رو با هیچی عوض نمی کرد

چی بهتر از این که با کسی که همه ی وجودت و وجودش به همدیگه تعلق داره تو این پوزیشن باشی و لذت ببری؟

رایحه و فرومون سافت نینیاشون تو اتاق پیچیده بود و میشد فهمید که اونا هم از این کنار هم بودنه راضی‌ان

با گازی که تهیونگ از گردنش گرفت اخ ارومی گرفت و حلقه ی دستاش تنگ تر شد

_د...ددی

خال روی گردنش رو بوسید و لب زد

+شنیدم یه افسانه هست که میگه هرجا خال داشته باشی معشوقت تو دنیای قبلی اونجا رو بوسیده و هرچی پررنگ تر باشه تعداد بوسیدنش زیادتر بوده....ولی...

کوکی ریز خندید و بوسه محکمی رو ترقوه تهیونگ زد

_تو هم قراره خال داشته باشی...اونم روی ترقوت...زیباترین استخون بدن :)...ولی...