ووت یادت نره توله💫🐰
من با کاور مردمممممم🐇🐰
💜🍼💜🍼💜🍼💜🍼💜🍼💜🍼💜🍼💜🍼
کوک پاکت شیرکاکائو رو بین دستاش فشار داد و با ریخته شدن مایع خوشمزه توی دهنش خوشحال لباشو غنچه کرد
از وقتی که از سونوگرافی برگشته بودن از خوشحالی آروم و قرار نداشت و مدام به سی دی که هیونگش از دو قلوهای فندقیشون بهش داده بود نگاه می کرد و لباش به لبخند عمیقی باز میشدن
عکس سونوگرافیشون و اون دوتا فنچ کوچولویی که تو تصویر خیلی واضح کنار هم بودن
با حلقه شدن دستایی دور کمر باریکش تکون ریزی خورد و صورتشو چرخوند که بوسه ای روی گردن لختش نشست
+توله ی من با دوتا بیبی کوچولوش خلوت کرده؟پس ددی چی فسقلی من؟
کوک نی صورتی فانتزی رو از دهنش فاصله داد و خودشو تو بغل دوست پسر جذابش رها کرد
_دلم برات تنگ شده بود ددی ته ته
چرا زودتر نیومدی؟تهیونگ موهای بلند پسرک رو نوازش کرد و سرشو رو سینش جابجا کرد
+متاسفم بیبی...ترافیک بود و نتونستم زودتر خودمو برسونم ولی همه ی چیزایی که خواستی رو گرفتم
_مرسی دد
کوک با برخورد نوک تیز موهاش به گردن حساسش هیسی کشید و غر غر کرد
_باید کوتاهشون کنم
تهیونگ حرکت دستاش رو تو موهای کوک متوقف کرد و اخماش بشدت تو هم کشیده شد
+چی رو کوتاه کنی؟
کوک خودشو بین پاهای ددیش تکون داد و چرخید
حالا پاهاش دور کمر ددیش حلقه شده بود و میتونست اخمی که بین ابروهاش افتاده رو ببینه و آبی تیره چشماش که حالا عصبی به نظر می رسیدن
دستشو روی گونش کشید و نرم و دلبرانه بوسه ای روی لباش زد
_ متاسفم...هر تار موی جونگکوک مال ددی تهیونگه و اون با دیدن و لمسشون آرامش عجیبی میگیره💫
حرفی که تهیونگ همیشه تو گوشش زمزمه می کرد رو با لبخند گفت و دستاش با ناز دور گردنش حلقه شد
تهیونگ با لبخند سر تکون داد و تن ظریف پسر کوچولوشو به خودش چسبوند
+درسته پتال
نه فقط موها ...نوک انگشتش رو روی لبای قرمز و پاستیلیش کشید
+لبات...
تیله های مشکیشو بوسید و قلب کوک ارامش عجیبی گرفته بود
+چشمات...
بعد نوک انگشتشو روی گونش کشید و سرشو بالا داد
YOU ARE READING
my bunny🐰
Fantasyاحتمال فوران کردن اکلیل و رنگین کمان🐰💋❤ سافت ویکوک🐰 صد در صد هپی اند🙈😍 کیوت ،اسمات،سافت،سوییت،آمپرگ،هیبرید 🐰🐰 🐰🦄🐰🦄 #bts =2⭐ #love=1⭐ #vkook=1⭐ #bunny=1⭐ #dram=1⭐ #korean=1⭐ #army=1⭐ #jin=1⭐ #bl=1⭐ #gay=1⭐ #bangtan=1⭐ #sweet=1⭐ #tae=2⭐ #فل...