🐇sin(x) and cos(x)🐰

6.1K 729 141
                                    

ووت یادت نره توله💫🐰

من با کاور مردمممممم🐇🐰

💜🍼💜🍼💜🍼💜🍼💜🍼💜🍼💜🍼💜🍼

کوک پاکت شیرکاکائو رو بین دستاش فشار داد و با ریخته شدن مایع خوشمزه توی دهنش خوشحال لباشو غنچه کرد

از وقتی که از سونوگرافی برگشته بودن از خوشحالی آروم و قرار نداشت و مدام به سی دی که هیونگش از دو قلوهای فندقیشون بهش داده بود نگاه می کرد و لباش به لبخند عمیقی باز میشدن

عکس سونوگرافیشون و اون دوتا فنچ کوچولویی که تو تصویر خیلی واضح کنار هم بودن

با حلقه شدن دستایی دور کمر باریکش تکون ریزی خورد و صورتشو چرخوند که بوسه ای روی گردن لختش نشست

+توله ی من با دوتا بیبی کوچولوش خلوت کرده؟پس ددی چی فسقلی من؟

کوک نی صورتی فانتزی رو از دهنش فاصله داد و خودشو تو بغل دوست پسر جذابش رها کرد

_دلم برات تنگ شده بود ددی ته ته
چرا زودتر نیومدی؟

تهیونگ موهای بلند پسرک رو نوازش کرد و سرشو رو سینش جابجا کرد

+متاسفم بیبی...ترافیک بود و نتونستم زودتر خودمو برسونم ولی همه ی چیزایی که خواستی رو گرفتم

_مرسی دد

کوک با برخورد نوک تیز موهاش به گردن حساسش هیسی کشید و غر غر کرد

_باید کوتاهشون کنم

تهیونگ حرکت دستاش رو تو موهای کوک متوقف کرد و اخماش بشدت تو هم کشیده شد

+چی رو کوتاه کنی؟

کوک خودشو بین پاهای ددیش تکون داد و چرخید

حالا پاهاش دور کمر ددیش حلقه شده بود و میتونست اخمی که بین ابروهاش افتاده رو ببینه و آبی تیره چشماش که حالا عصبی به نظر می رسیدن

دستشو روی گونش کشید و نرم و دلبرانه بوسه ای روی لباش زد

_ متاسفم...هر تار موی جونگکوک مال ددی تهیونگه و اون با دیدن و لمسشون آرامش عجیبی میگیره💫

حرفی که تهیونگ همیشه تو گوشش زمزمه می کرد رو با لبخند گفت و دستاش با ناز دور گردنش حلقه شد

تهیونگ با لبخند سر تکون داد و تن ظریف پسر کوچولوشو به خودش چسبوند

+درسته پتال
نه فقط موها ...

نوک انگشتش رو روی لبای قرمز و پاستیلیش کشید

+لبات...

تیله های مشکیشو بوسید و قلب کوک ارامش عجیبی گرفته بود

+چشمات...

بعد نوک انگشتشو روی گونش کشید و سرشو بالا داد

my bunny🐰Where stories live. Discover now