🐇happy birthday to you🐰

9.5K 1K 709
                                    

ووووووت یادتون نرهههه⭐

ادیت نشده🙈😻

♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡♡

کوکی غلتی زد و دستاشو محکم دور گردن تهیونگ حلقه کرد و بهش چسبید

با حس کوبیده شدن و بوم بوم چیزی زیر دستش گیج گوششو از روی صورتش کنار زد و وقتی فهمید دستشو رو قلب ته گذاشته لبخند خرگوشی زد و روشو بوسید

که یدفعه با مکیده شدن لاله گوشش چنگی به پیرهنش زد و لباش با آه ریزی از هم فاصله گرفتن

_ددی ته....

تهیونگ سرشو بیشتر تو گودی گردنش فرو برد و عطر وانیلی بانیشو نفس کشید

+چی میشه اگه تا آخر دنیا تو این پوزیشن بمونیم؟

کوک با چرخوندن سرش بوسه ریزی رو لباش زد و خودشو بیشتر بهش فشار داد

+ی بانی کیوت...
حساس تر از همیشه
صبح بخیر توله

که کوک با گونه های سرخ شده زیر لب گفت

_صبح بخیر ددی تهیونگی

بعد با دیدن چشمای جنگلی ته لباش به حالت 0 دراومدن و با ذوق صورتشو قاب گرفت

_منم میخوام
این اصلا قبول نیست

با نق نق کیوتی گفت و بینیشو به بینی ته مالید

_رنگ چشمای ددی ته ته خیلی خوشگله
اما چشمای کوکو فقط مشکیه و رنگ دیگه ای نداره
من نمی خوامممم

لباشو آویزون کرد و به چشمای وحشی تهیونگ زل زد که خندید و کوک روبین بازوهاش فشار داد

_نکن ددی ته
کوکو له شد
چندباربگم؟

(بچه مثل یه بانی خوب قدر بغلشو بدون و انقدر غر نزن...اینجا چندمیلیون نفر واسه جای تو بودن همو جر میدن :/)

+لیتل بانی من به چشمای ددیش حسودی میکنه؟

کوک ضربه ی آرومی به نوک بینیش زد و با تکون دادن سرش به دوطرف نوچ بلندی گفت

_لیتل بانی به چشمای ددی حسودی نمیکنه
کوکو کلی کلی اونارو دوست داره
آخه چشمای ددی مال کوکیه... درسته؟

+آره ددی تهیونگ مال کوکیه

که کوک با ذوق خندید و صدای کیوتی بخاطرش ازگلوش خارج شد

+کوکو میاد با ددی بریم حموم؟

بعد جملشو با نوازش کردن و مرتب کردن موهای کوک ادامه‌ داد

+می خوام خودم بدن ظریفشو واسش بشورم

آروم دم پنبه ای و نرمشو نوازش کرد که کوک با خماری زیر لب اوم کوتاهی گفت و خودشو تو بغل ته انداخت

_کوکو سعی میکنه کمتر از ددی خجالت بکشه

+چرا کمتر کوک؟

my bunny🐰Where stories live. Discover now