🐇bt21 kookie doll🐰

7.3K 931 527
                                    

🍓ادیت نشده🍓

🍫ووت یادتون نره🍫

🍫🍓🍫🍓🍫🍓🍫🍓🍫🍓🍫🍓🍫🍓🍫🍓

کوک با برخورد نور آفتاب به صورتش اخماشو تو هم کشید و بینیشو چین داد

گونشو به سینه ی عضله ای ته مالید و ملچ ملوچی کرد و بعد غلت زد و پشت بهش خوابید

تهیونگ با حس تکون خوردنای کوک اروم چشماشو باز کرد و خوابالو و گیج به اطراف نگاه کرد

با دیدنش که یکم اونطرف تر رو تخت خوابیده لبخندی زد و با نزدیکتر شدن بهش از پشت بغلش کرد و گردنشو بوسید

+کوک....بیب...نمیخوای بیدار شی؟

کوک نق زد و لباشو اویزون کرد

_خستم...خوابم میاد

+بیبی...دیشب شام نخوردی مریض میشی

کوک با چشای بسته چرخید و سرشو تو گودی گردن ته گذاشت و اروم بوسید

_فقط چند دقیقه....لطفاااا....کوکو خواهش میکنه

ته خندید و موهای لخت و لطیف بانی لوسشو نوازش کرد

+اوکی...اما فقط چند دقیقه

کوک خرگوشی خندید و تهیونگ رو محکم تر بغل کرد

_مرسییی...حالا همینجوری بمون بزار کوک از بغلت لذت ببره

چند دقیقه که گذشت کوک اروم چشماشو باز کرد و تکون خورد

+بیدار شدی؟

کوک یکم ازش فاصله گرفت و سرشو تکون داد

_صبح بخیر ددی

بعد لباشو غنچه کرد و منتظر موند تا بوسه صبحگاهیشو بگیره

تهیونگ خندید و لباشو رو لباش گذاشت و اروم بوسیدش

+صبح بخیر کوکی شیرین من

بعد با شیطنت ادامه داد

+یادمه چند وقت پیش یه نفر بخاطر اینکه صبح بوسیدمش باهام قهر کرد

کوک با اخم مصنوعی گفت

_ددی کی رو بوسیده؟

+یه خرگوش با گوشای بلند سفید ...موهای سیاه...چشمای تیله ای مشکی که عاشقشونم و لبای صورتی که طعم توت فرنگی دارن

کوک تو یه حرکت تهیونگ رو روی تخت خوابوند و روی شکمش نشست

_این خرگوش خیلی شبیه منه....هوم؟!

تهیونگ دستاشو روی کمر باریک کوک گذاشت و اروم نوازشش کرد

+اره...ولی کوکوی من از توصیفم خیلی خوشگل تره

_می دونم

تهیونگ از حاضر جوابی بانی خندید و دستشو کشید

my bunny🐰Where stories live. Discover now