🐇My Rainbow🐰

4.3K 639 369
                                    

ووت یادتون نره :) 💜🐰

💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫

قلم مو رو به نرمی روی بوم حرکت داد و به نقاشیش نگاه کرد

جلوی بوم زانو زده بود و لباش بخاطر تمرکز بالایی که داشت از هم فاصله داشتن و تیله های درشت و گردش حالت کیوتی بهش داده بودن

جلوی بوم زانو زده بود و لباش بخاطر تمرکز بالایی که داشت از هم فاصله داشتن و تیله های درشت و گردش حالت کیوتی بهش داده بودن

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

خمیازه ی بامزه ای کشید و با مشتای کوچولوش چشماشو مالید

قلم مو رو توی رنگ صورتی زد و هاله ی کم رنگی رو روی بوم به جا گذاشت

قلم مو رو توی رنگ صورتی زد و هاله ی کم رنگی رو روی بوم به جا گذاشت

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

نگاهی به ساعت روی دیوار انداخت و لباش اویزون شد

_ددی دیر کرده

از وقتی بیدار شده بود نگرانی عجیبی داشت و خودشو با نقاشی سرگرم کرده بود تا یکم اروم بشه
قلم مو رو تند تر حرکت داد و با تکون دادن سرش مشغول شد...

.
.
.
.

قلم مو رو توی پالت گذاشت و کش و قوسی به بدنش داد

وقتی به نقاشیش نگاه کرد جیغ ارومی کشید و خندید

_تیلی خوشمله

دستشو روی شکم برجستش گذاشت و اروم نوازشش کرد

_مگه نه کیوتا؟

با حس رایحه ی دوقلو ها خندش عمیق تر شد و موهاشو پشت گوشش زد
.
.
.
.

گوشاش ریز ریز تکون میخوردن و قلبش تند میزد
ذوق داشت و اینا همش بخاطر نقاشی بود

از اتاق مخصوصش بیرون اومد و وارد اتاق خوابش شد

هودی و شلوارک مشکیش رو دراورد و توی باکس و سبد لباسای کثیف انداخت

my bunny🐰Where stories live. Discover now