های گایز...پیج اینستا برای ارتباط بیشتر راه اندازی شد....
ریکوئست بدین ...یکم که بالا رفتیم پیجو باز میکنیم..
@oti_mm
~~~~~~~~~~~~~~~~~Kook pov
چند روزی از وقتی که جیمین و پیدا کردم میگذره...
همون شب تازه متوجه لباسای پاره شدش شدم و تصمیم گرفتم براش یه چیزی بدوزم..
وقتی به خودش گفتم خیلی خوشحال شد و قبول کرد..اما..
نمیدونست چه نقشه شومی براش داشتم...
.
+یاااااا...جونگک کوکا...این که ...این که...
_چیه جیمینی؟؟ از لباس جدیدت خوشت نیومد پرنسس؟؟؟
+ازت متنفرم جئون...
به لحن حرصی و بامزش خندیدم....
یه لباس صورتی پفی ....مدل پرنسسی براش دوخته بودم...لنتی توش خیلی کیوت شده بود....
+جونگ کوکا؟
به چهره متفکرش نگاه کردم...
+وقتی داشتی این و برام میدوختی ...هی اندازم و میگرفتی رو کاغذ یه چیزی مینوشتی....اون...چه زبانی بود؟؟؟
_اوه...خوب قطعا زبان شما با ما فرق میکنه...اینجا تو دنیای انسان ها زبان های زیادی وجود داره و هر کس به زبان خودش میخونه، مینویسه و حرف میزنه...
زبان منم کره ای و همونجوری مینویسم و حرف میزنم...البته برام جای سواله از اونجایی که توهم کره ای حرف میزنی...
+بهم یادش میدی؟؟
با تعجب بهش نگاع کردم...
_میخوای نوشتن یاد بگیری؟؟
+اره ....میخوام مث تو بنویسم....
با جدیت داشت نگام میکرد..
به نظر نمیومد که شوخی کنه...
_اگه چیزیه که خودت میخوای....حتما....
.
_جیمینا....اینجوری نه...اون اِ نه اَ......
+خب سختههههه...
_اگر میخوای میتونی بیخیالش شی...
+نه...اصلا...من یادش میگیرم....باید اینکارو کنم....
به اون کیوت بند انگشتی که یه مداد از خودش بزرگ تر دستش بود و سعی میکرد همزمان هم تعادلش و حفظ کنه و هم بنویسه نگاه کردم....
YOU ARE READING
ONE SHOTS OF COUPLES
Fanfiction‧›گایز این یه بوک پره مینی فیکه قول نمیدیم همشون اسمات باشه ولی سعیمونو میکنیم،واینکه کاپل درخواستیه. ‧›کاپل بگین مینی فیک/چند شاتی تحویل بگیرین. #آتی/اونی