Surprise 1 (kookmin)

2K 217 32
                                    

📍های
خواستم بگم پارت دوشو تایمی اپ میکنم که ووتا درست باشه کامنتم همینطور♡
خیلی واسه نوشتن همین سعی کردیم
سال کنکورو درساش اجازه نمیداد سو..
عیدتونم مبارک
ساله خوبی داشته باشید.
#اونی
~~~~~~~~~~~~~~~~

Third pov-

با خارج شدن همه بازیکنا از رختکن سریع به سمت دیوار هلش دادو بوسیدش..
_امروز زیادی شیطونی کردی توله..
+ و تو از این خوشت میاد..الفا
با شنیدن لفظ الفا از زبونش بی طاقت دوباره لباشو به دندون گرفت و مکیدشون،پسر کوچیکتر زیر فشاری که بدن الفا بهش وارد میکرد در حال له شدن بود ولی توجهی نمیکرد...
لعنت..اون حس عضله های گرم الفاشو دوست داشت وقتی اون پکای سفت به خاطر اختلاف قدیشون جایی بین سینه و شکمش کشیده میشدن.
کوک همزمان با بوسیدن جیمین یکی از پاهاشو بین پاهای اون هل داد و عضوشو از روی شورت ورزشیش ماساژ داد
جیمین ناله ناخواسته ای به خاطر حس لذت یهوییش کرد که باعث بی طاقت تر شدن کوک شد
کوک با عجله دستشو به پیراهن امگا رسوند و اونو از تنش در اورد و با پین کردن دستای جفتش به دیوار مانع تکون خوردنش شد
کوک سرشو سمت گردن ظریف جیمین بردو بعد از یه گاز کوتاه اروم زمزمه کرد..

_اروم تر توله، تو که نمیخوای بقیه صدای ناله هات وقتی داری زیرم به فاک میری رو بشنون..هوم؟

جیمین سرشو تکون داد و لباشو گاز گرفت تا صدای ناله هاشو خفه کنه.
کوک شروع به مارک کردن گردن و ترقوش کرد
در واقع اون داشت جای مارک های قبلیش رو روی بدن امگا تمدید میکرد و گرنه کی بود که ندونه اون دوتا باهمن؟!
کوک پوست جیمینو بین دندوناش میکشید و بعد از مطمئن شدن از کبود شدنش ازش جدا میشد به همین ترتیب تا روی شکم امگارو مارک کرد.

+ خوا..خواهش میکنم کوک ..میتونم بیام؟

جیمین نزدیک بود..میخواست بیاد ولی به اجازه ی الفاش نیاز داشت.
چشمای کشیدش با التماس به کوک نگاه میکردن..

_اوه تولمون میخواد کام شه؟

کوک رو جیمین خم شد که باعث شد اون پسر کوچولو بیشتر به دیوار بچسبه.

_اول باید برام بلو جاب بری
هرچی بهتر سریع تر به خواستت میرسی لاو

جیمین بی معطلی روی زانوهاش نشست که باعث عقب رفتن کوک شد.
انگشتای تپلش بالا اومدن و روی کمر شلوار الفا قرار گرفتن و اونو از کمرش پایین کشیدن،با نمایان شدن باکسر الفا روبه روش زبونشو روی لبش کشید.
کوک از بالا با پوسخند همیشگیش به صورت سرخ از شهوت جیمین زل زده بود، اون صورت باعث میشد کنترلشو از دست بده..

_لنتی..
بدون معطلی دیکشو از باکسرش خارج کرد..
_زود باش جیمینی..منتظرم

جیمین صورتشو به سمت عضو کوک برد و لپشو روی اون کشید و از حس گرمی اون روی صورتش هومی گفت..
با دستای کوچیکش دیک الفارو گرفت ولی دستاش واسه کاور کردن اون سایز زیادی کوچیک بودن
جیمین زبونشو روی سر دیک کوک کشید و اونو مکید
کم کم مقدار بیشتری رو وارد دهنش کرد ولی سرعتش باعث کلافگی کوک شده بود؛کوک عصبی سر جیمینو تو دستش گرفتو شروع به حرکت دادن خودش توی دهن جیمین کرد.
حرکاتش به قدری سریع و عمیق بودن که جیمین حتی نمیتونست عوق بزنه و از شدت تنگی نفس رنگ صورتش تغییر کرده بود
بزاقش از گوشه های دهنش پایین میریختو باعث خیس شدن صورتش میشد.
کوک داشت از گرمای اون حفره نمناک ذوب میشد طوری که بعد از چند ضربه دیگه تو دهن امگا اومد..

ONE SHOTS OF COUPLESWhere stories live. Discover now