جکسون تهیونگ و بعد از پرتاب پنالتی از بازی بیرون کشید به راحتی متوجه شده بود فقط یوجین نبود که میخواست بهش اسیب بزنه و اصلا دلش نمیخواست بازیکنش و برای بازی بعدی از دست بده..!
جونگ کوک هر باری که توپ و تو سبد مینداخت، مشتش و دوبار روی قلبش میزد و به تهیونگی که روی نیمکت نشسته بود اشاره میکرد درست مثل حرکت تهیونگ قبل از بازی.... این حرکت ذوق زده و در عین حال ناراحتش میکرد در اصل بخاطر ذوق کردنش ناراحت بود..!
بازی با برد تیمشون تموم شد اما نگاهای تهدید امیز یوجین و زیر دستاش به تهیونگ نه!
جیهوپ ناخوداگاه بدنش و جلوی تهیونگ کشید تا جلوی نگاه های اونارو بگیره و این حرکتش از چشمای تهیونگ پنهان نموند
با خنده گفت: نترس هیونگ من از پس خودم بر میام
جیهوپ که از لفظ هیونگ اونم توسط تمین متعجب بود زیر لب تکرار کرد: هیونگ؟!
+اگه ناراحت نمیشی!
اون اولین نفری بود که جرات کرد هیونگ صداش بزنه!
البته دور از دایره دوستاش که حتی اگه خودشم میکشت عمرا بخاطر چندماه هیونگ صداش میزدن، جیهوپ فکرشم نمیکرد شنیدنش اونم از زبون تمین انقدر براش شیرین باشه پس برای نشون دادن رضایتش لبخند روشنی زد و گفت: هر طور دوست داری صدام کن ببر کوچولو
تهیونگ نگاهی به سرتا پای خودش انداخت و گفت: ببر و مخالفتی ندارم ولی هیونگ... مطمئنی کوچولو؟؟!!
جیهوپ اشاره ای به قدش که تقریبا تا زیر چونش میرسید گفت: قدت که اینو میگه
پا کوبید و با لحن لوسی گفت: هـیــــــــــــــونگ!!
جیهوپ با اون حرکتش خندید ، با دست جلوی موهاش و بهم ریخت و کیوتی زیر لب گفت...این وسط هیچ توجهی به چشمای قلمبه شده دوستاش نکرد
_این هوپیه خودمونه؟
_من که فکر نمیکنم!
جیمین بی توجه به اون دوتا جلو رفت مثل تهیونگ با کوبید و صداش زد: هـیــــــــــــونگ!
لبخند جیهوپ بلافاصله جمع شد و نگاه بدی به جیمین انداخت
_چندش نباش!
_ الان چیشد؟ تمین کیوت میشه من چندش تبعیض تا کجااا من از این زندگی لفت میدم...
بین لودگی های جیمین توجه جونگکوک به تمینی جلب شد که یهو لبخندش پر کشید و با نگاه عجیبی به جیمین و جیهوپ نگاه میکرد اخمی کرد و سمتش رفت دستش و دور کمرش انداخت و از کنار به خودش چسبوند و زیر گوشش لب زد: چیشده تمین؟ مشکلی هست؟
اما اخمای تهیونگ بیشتر در هم رفت یواش یواش داشت اذیت میشد همه اینا سهم تمین بود نه اون! همشون اونو تمین میدیدن نه تهیونگ!
درواقع هیچکس واقعا تهیونگ و نمیشناخت و این اذیتش میکرد، انقدری غرق شده بود تو نقشش که فراموش کرده بود الان چه وضعیتی داره و باید جلوی وابسته شدنش و بگیره..
YOU ARE READING
Who are you?
Action☆ "جونگکوک: این سرگرمی جدید جذابه.. ازش خوشم میاد یونگی:بنظرم اصلا به عنوان سرگرمی بهش نگاه نکن اینی که من میبینم کم کم هممون و تبدیل به سرگرمی میکنه...! " [تهیونگ برای گرفتن انتقام برادر دوقلوش از موقعیت خوبه درس خوندن توی امریکا میگذره و وارد مدرس...
