2021
یک هفته از جداییش با زین گذشته بود ، امیدوار بود ببینتش اما وقتی خونه لویی نیومد خیلی ناراحت شد چندید بار سعی کرده بود بهش تکست بده اما هر بار بیخیال میشد
پرونده های بیشتر قبول میکرد ، خودش و غرق کارش داشت میکرد . سوال های زک باعث میشد بیشتر از قبل روانش بهم بریزه
زین کجاست؟ چرا دیگه نمیاد؟ مگه قول نداده بود ترکم نکنه؟ مگه نگفت مواظبمه؟ کجاست؟ چرا نمیاد ؟ زین با من قهره؟ چرا به جای زین دایی هری پیشه لوییه؟ چرا زین نیست ؟ چرا نیست ؟ چرا نیست
لیام_بسههه بسههه بسههه
لیام با درد نالید و سرشو تو دستش فشار داد_بسههه
درحالی که زیر دوش حموم نشسته بود زانوهاشو تو شکمش جمع کرد وهق هق ارومی کرد
لیام_فقط یک هفته شده ... دلم برات تنگ شده زین ..
با به یاد اوردن رابطه اش با لوکاس بلند تر گریه کرد حتما پیش لوکه ؟! پیش لوکاسه که خبری ازش نیست !
کوله رو دوشش و جابه جا کرد
به اثری که رو دیواربه جا گذاشته بود نگاه کرد ، شخصیت کارتون میکی موس بود که نشسته بود و زانوهاشو بغل کرده بود، درست مثل کارتونش سفید مشکی بود اما ابری که بالای سرش بود پر از رنگارنگ بود
زین_رویای رنگارنگ من
با رنگ قرمز بزرگ نوشت در اخر زِد کوچیکی زیر جمله اش گذاشت ، اسپری تو کوله اش انداخت و دستاشو با دستمال تینری پاک کرد
درحالی که کوله اشو بر میداشت ، سیگارشو روشن میکرد و قدم میزد، یک هفته گذشته بود ، حالا گونه هاش بیشتر گود رفته بودن تقریبا مثل این بی خانمانا شده بود ، جایی نداشت بره ، خونه خودش اصلا نمیخواست بره ، به لویی سپرده بود تا گیتارش و به علاوه پیانوش و براش بفروشه
کوله اش و رو دوشش جا به جا میکرد و قدم های نامنظمی برمیداشت ، تمام این یک هفته تو کوچه پس کوچه های نیویورک گذرونده بود
با ویبره گوشیش ته سیگارشو انداخت زمین و با دیدن اسم لوکاس نفس عمیقی کشید وجوابشوداد
زین_بله؟
لوک_سلام خوبی؟ زین شام درست کردم میشه زودتر بیای؟
زین_لوکاس من باهات صحبت کردم بهت گفتم جایی ندارم برم وتا یه کاری پیدا کنم باهم همخونه باشیم بعدم کرایه ارونصف نصف میکنیم درسته؟
لوکاس چند لحظه مکث کرد_درسته ، اما من نگرانتم تو درست حسابی غذا نمیخوری..زین میشه بیای
زین_بیبی .. من خوبم .. نگران نباش
بدون اینکه منتظر حرف لوکاس باشه تلفن و قطع کرد ، چطوری؟ از کجا کار پیدا کنه؟
YOU ARE READING
little Devil
Fanfictionلیام پین دو سالی هست که متاهله اما متاسفانه قدرت باروری نداره راه حل چیه ؟ بانک اسپرم لیام و همسرش به توافق میرسن که ازبانک اسپرم کمک بگیرن و چه اتفاقی میفته که اهدا کننده اسپرم ، زین مالیک باشه ؟!