روز بعد درحالی که حساب بانکیشو چک میکرد یکی از اهنگ های قدیمی کیتی پری و زیر لب زمزمه میکرد ، با دیدن موجودی حسابش نیشخندی زد و کارتشو از دستگاه گرفت ، به سمت ماشین موتور خودش رفت
قبل از اینکه به مقصد خونه راه بیفته ، گوشیشو در اورد و اول به نایل تکست داد که پول تو حسابش اومده بعدم به لیام تکست داد که تا نیم ساعت دیگه جلوی خونه اشه
لیام حالا برگشته بود سرکارش و تا بعد از ظهر که زک تعطیل میشد سرکار بود ،معمولا زودتر از زک خونه بود هرموقع هم که کارش سنگین بود از هری درخواست میکرد به زک برسه اما الان ؟
زین هست ، دوست پسرش هست تا هرموقع که دیر کنه به زک برسه ، همیشه نگران بود که مزاحم هری نباشه ، همیشه نگران بود که باری رو دوش رفیقش داره ، اما الان حتی خوشحالم هست که زین دنبال زک بره شاید بعضی وقتا باید دیر تر بره خونه تا پسرش و دوست پسرش خونه منتظرش باشن
اما هنوز زوده برای این اتفاق ، فقط یک روز از رابطه جدیدشون گذشته ، زین هنوز تو گاراژ نایله و قصد برگشتن نداره
لیام با دیدن تکست زین لبخند کوچیکی زد ، فورا به سمت اتاق زک رفت تا پسرشو اماده کنه ، یه قراره سه تایی بود .
زین ، لیام ، زک
زک که درحال گشتن بین لباساش بود متوجه پدرش شد
زک_من نمیدونم چی بپوششممم، زینی نگفت کجا میخوایم بریم؟
لیام با لبخند به پسرش که خیلی مشتاق دیدن زین بود بهش نگاه کرد و شونه هاشو انداخت بالا_نه پسرم ، فقط گفت باهم میریم بیرون
زک_هووفف
زک تی شرتشو انداخت روی زمین و درنهایت رو تختش نشست ، لیام سمت کمدش رفت تنها یه تی شرت راهرا با یه شلوارک جین در اورد و سمت پسرش گرفت
لیام_این مناسبه
زک به پدرش نگاه کرد که تیپ رسمی نداشت و معمولی بود تنها تی شرت و شلوار مشکی تنش بود و یه که جین ساده
زک_این خوبه بابا؟ اون زینه .. اون خیلی خوشتیپه .. از اونجایی که میدونم زین سمت چیزهای هیجانی میره .. شاید بریم شهر بازی ؟
لیام سرشو کمی کج کرد و سعی کرد جلوی دهنشو بگیره که به پسرش نگه درسته و اون خوشتیپ الان ماله منه ، بازهم درسته زین عاشق هیجانه ، اما شهربازی ؟ فکرشو نمیکنه چون اخرین بار بهش گفته بود از شهربازی خوشش نمیاد
لیام_توام خوشتیپی زک و شهربازی فکرنمیکنم عزیزم ولی حق باتوعه حتما جایی میریم که بهمون خوش میگذره ..حالا پاشو پسرم
زک بلند شد و با کمک پدرش لباسشو عوض کرد ، لیام لبخندی به پسرش زد با اینکه هفت سالشه و تو ماه اینده هفت سالش تموم میشه اما خیلی ریزه است از همه ی بچه های مدرسه کوچیکتره حتی از دختراهم قدش کوتاه تره ، باید برای قدش پیش دکتر برن .. از اونجایی که زین قدش متوسط به بالاست پس زک هم باید قد بلند بشه
YOU ARE READING
little Devil
Fanfictionلیام پین دو سالی هست که متاهله اما متاسفانه قدرت باروری نداره راه حل چیه ؟ بانک اسپرم لیام و همسرش به توافق میرسن که ازبانک اسپرم کمک بگیرن و چه اتفاقی میفته که اهدا کننده اسپرم ، زین مالیک باشه ؟!