23

1.1K 247 507
                                    

درحالی که پشت سر نایل راه میرفت صدای هیجان جمعیت به گوش می رسید ، از اخرین باری که بین اونا حضور داشت دوسالی گذشته ، بعد ازباختی که داشت تصمیم گرفت یه مدت ازشون فاصله بگیره اما الان برگشته

نایل سمت پسرای خودشون راه افتاد و درحالی که سوت میزد و هو میکشید بهشون دست میداد

نایل_ببینید کی برگشته!! زدی زینن

با هیجان زین و کشیدن سمت خودشون از سرو کولش بالا رفتن

_واو پسر باورم نمیشه میبینمت

زین_کام آن گایز ، اومدم رقیباتون و به فاک بدم..

همه رو پشت کوبیدن و براش کلی جیغ و داد کشیدن در نهایت تیم مقابل متوجه حضور زین شد

جاستین با پوزخندی سمت اونا قدم برداشت و با فاصله وایساد

جاس_اوه ببینید کی برگشته ، زین فراری!

تیم جاستین پشتش قرار گرفتن ، زین قدمی برداشت که نایل بازوی زینو نگه داشت اما زین سری تکون داد و از بین بچه های خودشون رد شد

زین نگاهی به شلوار جاس که کمرش شل بود انداخت و نیشخندی زد

زین_فراری؟ کام آن جاستین ..همه میدونن تو هنوزم به تنهایی نمیتونی شلوارتو بکشی بالا

تیم زین براشون هوو کشیدن و خندیدن

جاس_نیازی نیست بکشم بالا وقتی که تو قرار رو زانوهات بشینی

و این تیم جاستین بود هوو کشیدن و درکمال تعجب زین با نیشخند سمت جاستین قدم برداشت ، به هر حال از همون اولم همه فهمیده بودن جاس رو زین کراش داشت

زین_اوه بیبی .. هنوز انقدر حست قویه ؟ هنوزم مثل قبل دوس داری به فاکت بدم ؟

جاستین با چشمای ریز شده سمت زین قدم برداشت و تو سینه اش وایساد ، زین سرشو کمی کج کرد و ابروهاشو انداخت بالا

الان صداشون به قدری پایین بود که هیچکس نمیشنید جز خودشون _بیبی .. دلت تنگ نشده برام ؟

جاستین با خشم نفسشو رها کرد و قدمی به عقب برداشت _بهتره تو پیست دلتنگیو رفع کنیم

زین_اوووه شنیدید... بیبی دلش تنگ شده ... کام آن بویز

در ثانیه نشد همه پخش شدن و جاستین سوار ماشین خودش شد و زین سوار ماشین جدیدش که متعلق به نایل بود شد

نایل کنار زین نشست

نایل_خیلی خب قرار‌نبود امشب تو بازی باشی .. ولی بیا جرش بدیم

نایل بلند فریاد کشید و زد رو داشبورد، زین نیشخندی زد _برو بریم پسر

فراری مشکی رنگ زین کنار ماشین قرمز جاستین قرار گرفت جمعیتی پشت سر ماشین ها با فاصله و دوربین به دست ایستادن ، ساعت دو و نیم شب مسابقه خیابونی زین و‌جاستین

little DevilWhere stories live. Discover now