درحالی که سعی میکرد لب هاشو به دندون بگیره تا مانع خندیدنش بشه باره دیگه پست زک پین و نگاه میکرد .
درسته ویدیویی که تمام مدت زین درحال تمیز کردن خونه بود به علاوه کات کردن قسمت اولش تو فضای مجازی پخش شده بود..
اما موضوع این نبود ، کپشن زک بود!
@zacpayne_ مهم نیست زین مالیک کیه! مهم اینه اخرش حرفه پینه 😉
زین درحالی که خنده اشو کنترل میکرد با ابروهای بالا رفته به ویلیام که دستاشو تو سینه اش گره زده بود و پشت میزش نشسته بود نگاه کرد
زین_خیلی خب ، من فکر کردم چیزی بدتر این پخش شده .. اینکه چیزی نیست واقعا..
زین خطاب به لوکاسی که حتی بهش نگاه نمیکرد گفت اما ویلیام با عصبانیت تبلت و سمت خودش برگردوند ..
خبرهایی که خیلی زود همه جا پخش شده بود و اورد
ویلیام_این اصلا خنده دار نیست مالیک .. این پسر چند وقت پیش ادعا کرده بود پسرته ،الانم تو .. خدای من بگو چه خبره تا زودتر این پرونده ارو ببندیم
زین با ریلکسی تمام تکیه داد و دستاشو روی مبل قرار داد و اول به لوکاس بعد به ویلیام نگاه کرد
زین_خیلی خب.. اون پسرمنه .. زک پسرمنه ..پدرش و من باهم رابطه داریم .. این مال الان نیست و خیلی قدیمیه این رابطه
ویلیام شوکه به زین بعد به لوکاس نگاه کرد ، لوکاس نفس عمیقی کشید واز روی مبل بلندشد_اوکی این خبر جدیدی برای من نیست، اما اگه تاثیر منفی رو کارمون بزاره زین .. اون موقع به منم مربوطه .. پس تا اون موقع! خدافظ
لوکاس با عصبانیت دفتر ویلیام و ترک کرد ،مشغول گرفتن شماره ای شد
ویلیام به در بسته خیره شد و دستاشو توهم گره زد، زین به نشونه چیه دستاشو تکون داد
ویلیام_خیلی خب.. اینکه تو گی هستی ، خبرجدیدی نیست .. اکثر طرفدارات و رسانه ها میدونن ..هرچند که تایید نکردی.. اما تو همین چند وقت پیش تمام خبرهای مربوط به اون پسرو رد کردی ..
زین_این زندگیه شخصیه منه ! خب من نمیخواستم ..پسرم و دوست پسرم مرکز توجه باشن ..
ویلیام پوزخندی زد _مطمعنی؟ چون اون پسر کوچولوت بیشتر از هرچیزی توجه مردم و میخواد
زین سرشو به نشونه منفی تکون داد_ نه .. من اون موضوع رو حل میکنم.. و لطفا این هارو خودت پیگیری کن و جمعش کن ..
ویلیام_میخوای انکارش کنی؟
زین سرشو به نشونه منفی تکون داد_برای الان .. اره .. من میخوام ازدواج کنم.. ولی یه سری مشکلات هست باید اونارو حلش کنیم .. بعدش میخوام ازدواج کنم با لیام پین ..من واسه این عصبی نیستم میخوام بدونم چرا کارامون افتاده جلوتر! لندن ؟ پس فردا؟
YOU ARE READING
little Devil
Fanfictionلیام پین دو سالی هست که متاهله اما متاسفانه قدرت باروری نداره راه حل چیه ؟ بانک اسپرم لیام و همسرش به توافق میرسن که ازبانک اسپرم کمک بگیرن و چه اتفاقی میفته که اهدا کننده اسپرم ، زین مالیک باشه ؟!