✎𝙿𝙰𝚁𝚃:17ᝰ

817 175 44
                                    


بکهیون زبونش رو روی لب هاش کشید و سرش رو به سمت چان یول کج کرد با گوشه چشم نگاهی به صحفه کیلومتر شماره ماشینش انداخت یقینا این بار اولی بود که سرعت ماشینش رو با ۷۰کیلومتر در ساعت تجربه میکرد.

احساس خفگی میکرد بکهیون نمیتونست با این رانندگی افتضاح چان یول کنار بیاد هیچ وقت.
_نمیتونی پات رو روی پدال گاز فشار بدی؟ سرعت یه ماشین اسکاتی 2000 از ما بیشتره

چان یول بی توجه به چیزی که شنیده بود داشت تو اتوبان با آرامش خاص خودش رانندگی میکرد.

بکهیون نگاهش رو؛ به رو به رو داد درست مقابلشون یه تریلری قرار داشت و چان یول انگار نمیخواست ازش سبقت بگیره این در حالی بود که تمام ماشین هایی که پشت سرشون قرار داشتن با سرعت ازشون سبقت میگرفتن.

_گواهینامت رو از کجا گرفتی؟ تو کره اینطوری رانندگی میکنن؟

چان یول پوزخند زد:
-تو خودت هم یه کره ای هستی
-اره یه کره ای هستم ولی هیچ وقت مثل تو رانندگی نمیکنم

کلماتش رو جدی و تند ادا کرد.
دستش رو لای موهاش کشید و کلافه تر از همیشه سرش رو به پشتی صندلیش تکیه داد.

پلک هاش رو بست باید هوا میخورد شیشه ماشین رو پایین کشید باد به آرومی داشت موهای خوش حالتش رو تکون میداد و بکهیون از کشیدن نفس های عمیق و راحت لذت میبرد که آرامش کوتاه مدتش با عربدی غیره منتظره ای که از بغل دستش بلند شد باعث شد چشماش رو باز کنه.

ماشین سفید و گرونی قیمتی که درست کنار اونا قرار گرفته بود و چند تا پسر سیاه پوست جوون که داخلش قرار داشتن بلاخره بعد از کم کردن صدای موزیک بکهیون تونست صداشون بشنوه.

_لگنت رو بکش کنار تو اتوبان ترافیک راه انداختی
پسر دیگه ای سرش رو از داخل ماشین بیرون کشید و داد زد:
-منم میتونم برسونمت پسر ولی شاید قبلش دهن قشنگت رو به فاک دادم

خندید و انگشت فاکش رو نشون داد ماشینشون در لحظه سرعت گرفت و از اونا جلوتر زد.

بکهیون پوزخند زد نگاه سردش رو از ماشین کنار دستش گرفت
کمی خودش رو جلو تر کشید و دستش رو برای باز کردن کلت از کمرش به عقب برد اما قبل از اینکه دستش به اسلحه اش برسه چان یول دستش رو گرفت.

بکهیون با غیض چشماش رو تنگ تر کرد:
-دست کثیفت رو بکش کنار تا قبل از اینکه تصمیمم برای کشتن تو قطعی بشه

چان یول فشار ملایمی به دست بکهیون آورد:
-فعلا برای یه مدت آدم نکش...حداقل تا زمانی که من همسرتم

پاش رو رو پدال گاز فشار داد و در حالی که ماشین داشت با سرعت از جاش کنده میشد از تریلری رو به رویی و تک تک ماشین هایی که سر راهش قرار داشتن سبقت گرفت.

🕷️𝑬𝑵𝑭𝑶𝑹𝑪𝑬𝑹🕷️Where stories live. Discover now