✎𝙿𝙰𝚁𝚃:27ᝰ

733 158 20
                                        

چانیول دستش رو گوشه لبش کشید انگشتای بزرگ و پر از رگش کنار چونه اش متوقف شد.

داشت فکر میکرد و این اصلا با عقل جور درنمی اومد "چه کسی دستور دستگیر کردن بکهیون رو داده بود"

و ترسناک تر از این ، اینکه بکهیون داشت قبول میکرد با اونها بره.

با عقل جور در نمی اومد و یکجای کار میلنگید مغزش سوت کشید و زیر لب نالید:
-فاک...

بکهیون به آرومی ازش فاصله گرفت داشت به همراه اون مامورها که لباس شخصی پوشیده بودن از چانیول فاصله میگرفت.

چانیول نگاهش رو بین جمعیت چرخوند دنبال سهون یا ییشینگ میگشت و در عین ناباوری از هیچ کدوم از اونها خبری نبود.

به قدم هاش سرعت بخشید امکان نداشت بکهیون برای همچین لحظه ای نقشه ای نداشته باشه.

اون مرد همیشه نقشه داشت، همیشه آماده حمله بود، و امکان نداشت از همچین موضوعی اطلاع نداشته باشه.

بهشون نزدیک میشد که با افتادن ناگهانی بکهیون سرجاش خشکش زد.

طوری که انگار سرش گیج رفته باشه، مامور ها با تعجب به سمتش برگشتن حالا دیگه مهمون ها هم کم کم متوجه حضور سنگین اون افراد ناشناس میشدن.

بکهیون دست به زمین گرفت و سرش رو چند باری  تکون داد.
اما قبل از اینکه اون مامور ها بخوان تو بلند شدن بهش کمک کنن چانیول با اخم ساختگی اونا رو کنار زد، و روی دو زانو کنار بکهیون نشست و بازو هاش رو گرفت:
-عزیزم حالت خوبه؟

بکهیون فقط لب هاش رو روی همدیگه فشرد فقط خدا میدونست که چقدر از این لحن و مدل حرف زدن چانیول متنفر شده.
_آره خوبم چیزیم نیست فقط.‌.

سرش به سرشونه چانیول نزدیک تر کرد و کنار گوشش لب زد:منو ببر داخل هتل، عبدالدریس انگار نقشه کشتن منو داره

چانیول صورتش رو به گونه بکهیون نزدیک کرد و آروم کنار گوشش زمزمه کرد:
-تو که گفتی میخواد مغز منو سوراخ کنه!
-مغز تو یا مغز من، الان دیگه تفاوتی نداره چون بعد از من میان سراغ تو
بکهیون با لحن پر از تمسخری گفت.
-پس ازم خواهش کن اینطوری شاید بخوام بهت کمک کنم

بکهیون سرش رو پس کشید و کاملا جدی بهش زل زد.
_منظور فاکیت از این حرف چیه؟
چانیول نیشخند زد:
-خواهش کن
با تفریح نگاهش رو به چهره منتظر اون مامور ها داد.

_خواهش کن بک تا کمکت کنم، من هم زیاد بدم نمیاد شاهزاده تو رو بکشه

بکهیون با نیشخند پشت چشمی براش ناز کرد:
-حتی اگه بمیرم هم خواهش نمیکنم

اغواگرانه انگشتش رو کنار لب های چانیول کشید:
-هنوز زمان میبره تا منو بشناسی عزیزم

『𝑬𝑵𝑭𝑶𝑹𝑪𝑬𝑹』Where stories live. Discover now