✎𝙿𝙰𝚁𝚃:71ᝰ

585 112 143
                                    

-انگار کنار اومدن با اوه سهون کار سختیه برات؟
ریسمان افکار لوهان با جا گرفتن بکهیون درست کنار دستش پاره شد، به خودش اومد، به جایی که بود بین یه خانواده قدرتمند، تو آمریکا، کنار بیون آندراس بزرگ، و حالا اون مرد با تواضع کنارش نشسته بود و به صورت هاج واج و پر از سوالش لبخند میزد.

لبخندی که به چشم های سرد و وحشیش روح میبخشید و اون گو های سیاه شفاف تبدیل به حلال های ماه میشدن که اطرافش کمی چین و چروک افتاده.

و دیدن لبخند پهن و دندون نمای بکهیون بهش ثابت میکرد که اون عملا مرد بدی نیست، به هیچ وجه بد نبود، آندراس سرشار بود از قدرت و اقتدار، پول و ثروت، اما تو جمع خانواده خودش تبدیل به یه مرد بی آزار میشد که حتی توان صدمه زدن به یه مورچه رو هم نداره، چه برسه به اینکه بخواد مقابل دنیا به ایسته!

لوهان با درموندگی سرش رو پایین انداخت، حالا که فکرش رو میکرد کنار اومدن با سهون کار دشواری نبود بلکه قبول کردن خود واقعیش سخت و غریب به نظر میرسید:
-ک...کنار...اومدن...با خودم کار سخت تریه!
انگار دستی به قلبش چنگ انداخت،
یک تای از ابروی بکهیون اینبار از روی رضایت بالا رفت، پس میتونست به این پسر امیدوار باشه، پسری که حالا وارد جنگ درونی با خودش شده بود و سعی در پس زدن و از بین بردن لوهان ضعیف وجودش رو داشت.

بکهیون به راحتی تکیه اش رو به پشتی کاناپه داد،حس مطلوبی بود کنار شومینه و شعله های آتش، سروصدای جینهو و بقیه اعضای خانواده پر بود از ارامش.
صحفه لپ تاپش رو باز کرد و خطاب به لوهان گفت:
-قراره بهت یه تقلب خوب برسونم
لوهان دوباره سربرگردوند و به نیم رخ و گونه های گل انداخته بکهیون خیره شد:
-تقلب!!
بکهیون به چشم های خسته، ناراحت و پر از افسوس لوهان خیره شد:
-تو مسیر درستی قرار داری، زمان به مرور همه چیز رو برات درست خواهد کرد

و بعد دوباره نگاه از اون دو چشم متعجب و خسته گرفت اینبار حواسش رو به صحفه لپ تاپش داد و گفت:
-میخوام بهت یاد بدم چطوری پول دربیاری، پول دار شدن تو آمریکا واقعا کار راحتیه...البته برای آدم های باهوش...

ابروهای لوهان با تعجب بالاتر رفت، و با کنجکاوی به صحفه لپ تاپ خیره شد، با معقوله ی هک کردن اکانت آشنا بود و حالا داشت با ناباوری به هک شدن اکانت واتساپ سهون نگاه میکرد:
-شما...شما؟؟؟
زبونش بند اومد، و آب گلوش رو قورت داد، در مقابل بهت و حیرتش، فقط یه پوزخند از جانب بکهیون دریافت کرده بود.

-سهون از دوتا شماره تماس استفاده میکنه، شماره اولش که یه شماره خصوصی و ‌اعضای خانواده اش اون شماره رو دارن و شماره دوم...
مکث کرد، نیشخندی به چهره وار رفته لوهان زد:
-یه شماره عمومیه که تقریبا همه در و دافای آمریکا دارنش

🕷️𝑬𝑵𝑭𝑶𝑹𝑪𝑬𝑹🕷️Where stories live. Discover now