✎𝙿𝙰𝚁𝚃:44ᝰ

535 114 49
                                        

نگهبان سرشونه چانیول رو گرفت و لگد محکمی به ساق پاش زد.

ساق پای آسیب دیده چانیول تیر کشید، و صورتش رو مچاله کرد.

چانیول روی زانو هاش افتاد و دست هاش رو پشت سرش قلاب کرد، با دردی که تو پای چپش احساس میکرد، حدس اینکه این پا دیگه هیچ وقت مثل سابق نخواهد شد اصلا برای مشکل نبود.

نگهبان به سرشونه های بکهیون چنگ انداخت و با تلنگر مجبورش کرد زانو بزنه.

هر دو شون به کف پوش براق مرمرها نگاه میکردن، و صدایی ازشون در نمی اومد، حتی تو موقعیتی نبودن که حرفی بزنن، چون هر کدوم از نگهبان ها میتونست مغز یکی از اون ها رو سوراخ کنه.

یکی از نگهبان ها لوهان رو از روی راه پله ها به سمت اون دو نفر کشید و جلو بکهیون و چانیول کف زمین پرتش کرد.

لوهان مقابل پای چانیول به زمین افتاد، با شرمندگی سرش رو بلند کرد اما به چشم های چانیول خیره نشد اون حتی نتونسته بود از عهده همین کار ساده هم بربیاد.

همیشه همینقدر بزدل بود، و همینقدر دستپاجلفتی از بچگی مهارت خاصی تو گند زدن به هر کار رو داشت.

از شدت شرمندگی عرق کرده بود از طرفی میدونست اگه از اینجا جون سالم به در ببرن بکهیون اون رو زنده نخواهد گذشت استرس داشت و نفس نفس میزد در مقابل اون چانیول و بکهیون با خونسردی جلوش زانو زده بودن.

یکی از اون نگهبان ها با عصبانیت به دوستانش اشاره کرد که تو طبقه سوم قتل عام شده بودن:
-اوه...خدای من اونا همشون مردن

با دستش به موهاش چنگ زد طوری که انگار خانواده اش رو از دست داده بلاخره نتونست طاقت بیاره سر همکار دیگه اش که مرد چاق و بوری بود فریاد زد:
-همش تقصیر توعه...اون لحظه ای که این حروم زاده ها رو دیدیم باید میکشتیمشون

مرد چاق که با خونسردی بالای سری اون سه نفر ایستاد بود زیاد به داد و فریاد همکارش اهمیت نداد:
-این یه چیز امنیتیه،از کجا معلوم که قصد دیگه ای نداشتن مثلا ترور ملکه!! ما باید اینارو زنده به پلیس تحویل بدیم

با عجله نگاهی به ساعت مچیش انداخت تا رسیدن پلیس چند دقیقه بیشتر وقت نداشتن.

-پس زندگی اونا هیچ اهمیتی نداشت...اونا هرکدوم صاحب زن و بچه بودن

مرد چاق اینبار اخم تندی کرد:
-ساکت شو احمق،سرنوشت اونا این بود که کشته بشن بهتره زیاد حرف نزنی تا سرنوشت تو هم مثل اونا نشه

اون مرد به هیچ وجه از کشته شدن همکارهاش ناراحت و متاثرنبود تنها چیزی که براش اهمیت داشت تحویل دادن این سه نفر به مامورین پلیس و ارتقا مقام بود.

『𝑬𝑵𝑭𝑶𝑹𝑪𝑬𝑹』Where stories live. Discover now