پد الکی رو زخم عمیقی که روی مچ دست لوهان ایجاد شده بود کشید.
و به دقت مشغول تمیز کردن زخمش شد، تو پادگان کره شمالی کمک های اولیه رو به خوبی یاد گرفته بود و حتی بهتر از یک پرستار میتونست زخم همرزم هاش رو درمان کنه.
لوهان از درد تو خودش مچاله شد
زخم دستش، گوشه لبش و زیر دلش میسوخت، و به راحتی قابل حدس بود که قسمت های زیادی از بدنش کبود شده، اون وحشی های آمریکایی با بی رحمی به جونش افتاده بودن.
بکهیون و سهون از دیدن این صحنه لذت میبردن و تنها شخصی که ازش دفاع کرده بود، پارک چانیول بود.
به احتمال زیاد اگه تقلا های چانیول نبود، بکهیون دستور قتلش رو هم صادر میکرد، حس تلخ نفرت زیر پوستش دوید و همین باعث شد
بغض کنه، اما جلوی خودش رو گرفت، چون چانیول اینجا کنارش نشسته بود و داشت تیمارش میکرد، از وضعیت خودش خجالت زده بود اما تا به همین لحظه اون تنها شخصی بود که بهش اهمیت میداد، و همین حس باعث میشد آروم بگیره.
زیر چشمی داشت چانیول رو تماشا میکرد، اون واقعا یه مرد واقعی و بزرگ بود،اخم بین ابروهاش و نگاه سرد و نافذش، کم حرف بودن و جدیتی که همیشه تو صداش موج میزد، هیکل ورزیده و دستهای بزرگش تمام اینها نشون دهنده این بود که یه مرد واقعی مقابلش نشسته و نه پسر بچه!
و همین باعث میشد لوهان بیشتر از قبل احساس شرم و گناه کنه، گوشه لبش رو به دندون کشید و آروم با صدای تحلیل رفته به حرف اومد:
-م..معذرت...میخوام قربان!
چانیول با تمام جدیت مشغول بستن دست لوهان با بانداژ سفید بود بدون اینکه سرش رو بالا بیاره پرسید:
-برای چی؟
لوهان خجالت زده تر از قبل سرش رو پایین انداخت:
-ش..شما بخاطر من...زخمی شدید
بغض کرد و لبش لرزید:
-اگه میتونستم اونا رو بکشم..الان..
چانیول سرش رو بالا آورد و بهش خیره شد:
-تو کارت رو درست انجام دادی نیاز نیست خودت رو سرزنش کنی
دست لوهان رو رها کرد و خورده ریزه های بانداژ رو داخل یه کیسه پلاستیک جمع کرد:
-من زخم های زیادی برداشتم به این چیزها عادت دارم
طوری گفت که انگار زخمی شدن از عادی ترین اتفاق های روزمره اشه.
لوهان در حالی که چهره آروم چانیول رو تماشا میکرد حس کرد این مرد مدت زیادیه که درهم شکسته:
-قربان!!
چانیول از کنارش بلند شد نگاهی به اطراف خونه محقر لوهان انداخت
فضای کوچیک و نم گرفته ای بود تعجب میکرد که چطور میتونه اینجا زندگی کنه.
YOU ARE READING
『𝑬𝑵𝑭𝑶𝑹𝑪𝑬𝑹』
Боевик[فصل اول کامل شد] بیون بکهیون(آندراس): قدرتمندترین مرد جهان شیطان سیاه، یک شهروند آمریکایی که دخالت و نفوذ بالای تو سیستم کشورداری کشورهای مختلف داره و مثل ویروس به هر اطلاعاتی که بخواد دسترسی پیدا میکنه کیلددار همه درهای بسته و نابغه ریاضی و فیزیک...
