"واو!" جیمین بعد از دیدن باغ به شدت زیبای رو به روش، لبخندی زد و با دهن باز، به اطرافش نگاه کرد. کوک، به جیمین شگفت زده خیره شد و خندید:" تو واقعا گلها رو دوست داری! مگه نه؟" پسر سری تکون داد:" اونا فقط پر از احساس ارامشن... وقتی نگاهشون
میکنم اروم میشم!"سمت کوک برگشت:" مطمئنی لونا از اینکه اومدیم اینجا ناراحت نمیشه؟" کوک، هوفی کرد و قدمی به جلو برداشت:" لطفا! دیگه باید جین رو شناخته باشی! اون عاشق پز دادنه و همیشه اینجا رو تو صورت
بقیه میکوبه!"جیمین، خندید و بعد شروع به دویدن کرد:" زود باش چیپ!" اهو، سمت جیمین دوید و اونو دنبال کرد. کوک لبخندی زد و نگاهشون کرد که با یاداوری چیزی، لبخندش از بین رفت:" وایسا!" کوک داد کشید:" جین چیزی نمی گه... البته فقط تا زمانی که... ."
-" من یه رز سفید پیدا کردم ." جیمین گفت و گل رو توی هوا تکون داد، تا کوک ببینتش. " شت جیمین! اون کون منه که توی دستاته !" اروم زمزمه کرد. (منظورش اینه که جین قراره بکنتش چون گل رو کنده)
-" لطفا گل ها رو نچین !" جونگ کوک داد کشید تا صداش بهش برسه. " ببخشید! میتونم این یکی رو نگه دارم؟ من عاشق رزای سفیدم!" کوک سری تکون داد :" باشه !" پسر هم خندید و گل رو پشت گوشش گذاشت :" ممنون !"
چند دقیقه ای سپری شد و جیمین مشغول بازی با چیپ بود. ناگهان برگشت و اونو دید، که یکی از گل ها رو میخوره! سمتش دوید و بقلش کرد :" نه نه چیپ! گلا رو نخور !" کوک که شاهد صحنه بود، با دو
خودش رو بهشون رسوند :" شتت!! نخورشون !"جیمین چشم غره ای به کوک انداخت :" صداتو نبر بالا براش! اون فقط گشنشه !" کوک چشم چرخوند :" و این چه ربطی به من داره ؟" امگا شونه ای بالا انداخت :" خوب... اگه میخوای چیپ گلای باغچه رو
نخوره، پس بزن بریم !"کوک دستی به موهاش کشید :" چرا زودتر نگفتی ؟" نفسی گرفت و بهش خیره شد :" جیمین... ما با هم دوستیم... ولی این دلیل نمیشه من برات بمیرم !" جیمنی هومی گفت و به راه افتاد :" اوکی ."
چیزی که اون دو نفر ازش بیخبر بودن، یک جفت چشمی که بهشون خیره بود، بود.
YOU ARE READING
The Angelic Wolf || YoonMin || Full
Werewolf[کامل شده] کاپل: یونمین، نامجین، کوکوی ژانر: امگاورس، امپرگ، گرگینه، فلاف، اسمات ترجمه توسط: SHin خلاصه: جیمین یه امگای نادره که خاطرهای از گذشته نداره و فقط اینور اونور می چرخه. یونگی هم آلفایی هست که با ورود جیمین به دستهی خودش عصبانی میشه... ی...