یونگی حتی هنوز پاش رو، از ماشینش بیرون نزاشته بود که چیزی رو حس کرد :" گرگ ." با خشم غرید. نمی تونست هیچ بویی رو حس کنه، اما می دونست چیزی فرق می کنه.
-" جانگ کوک ." داد کشید و داخل خونه شد.
-" یاپ ." در حالی که روی مبل نشسته بود و کانال های تلویزیون رو، زیر و رو می کرد، گفت.
-" بوی یه گرگ رو می شنوم ." یونگی هوفی کرد.
-" گرگ ؟" سعی کرد جوری رفتار کنه انگار هیچی، اتفاق نیافتاده :" من بوی چیزی رو نفهمیدم ." گفت چون حقیقت داشت. اون اصلا بوی گرگ رو حس نکرده بود. یونگی با حرص لب گزید.
-" یونگی اروم باش، احتمالا بوت رو شنیدن و از ترس فرار کردن ." کوک گفت در تلاش اینکه بتونه کمی اون الفای عصبانی رو اروم کنه.
-" ریهو !" یونگی داد کشید و ملازم با سرعت داخل شد :" بله الفا ؟" ریهو تعظیم کرد.
-" یه سریا رو بزار بیرون خونه نگهبانی بدن. می دونم یه خبراییه ."
-" الساعه قربان ." دوباره تعظیمی کرد و بیرون رفت.
-" عاممم... نیازی نی... ." یونگی چشم غره ای به کوک رفت و اون رو خفه کرد :" من ولگرد دور رو بر خونه ام نمی خوام. تو باهاش مشکلی داری جانگ کوک ؟" یونگی با استفاده از صدای الفاش گفت.
-" نه واقعا، خونه ی خودته ." مسخ شده از صدای الفا شونه ای بالا انداخت.
-" همینطوره ." سمتش قدم برداشت :" خونه من، که بهت گفته بودم مراقبش باشی ." هیسی کشید.
-" ب-بودم... ." جانگ کوک که حالا ترسیده بود، گفت.
-" پس چرا انجامش ندادی ؟" دماغ به دماغ کوک گفت. تمام کاری که اون کرد، قورت دادن اب دهنش بود.
-" آلف... کوکی؟ چه خبره ؟" الفاها سمت تهیونگی که بهشون زل زده بود، برگشتن.
-" هیچی ." از کوک فاصله گرفت.
-" هممم ؟" ابرویی بالا انداخت. اما بعد با بیخیالی شونه هاش رو تکون داد :" کوکی، برادرت دنبالت می گرده ."
-" البته که همینطوره... ." چشمهاش رو توی حدقه چرخوند :" مرسی ته ." چشمکی بهش زد و رفت.
-" ته تو... ." اما تهیونگ میون حرفش پرید.
-" بهت گفتم! هاهاهاهاها! اون منو دوست داره !" با خوشحالی بالا و پایین می پرید :" بهت گفتم! دوسم داره !" خندید و از دست یونگی عصبانی فرار کرد.
-" آلفا !" یونگی سمت یکی از بتاها برگشت :" درباره ی گرگ... ."
یونگی پوزخندی زد :" اگه دیدینش... بهش شلیک کنید ."...
پارت اخر این هفته~
ببینم تا هفته ی بعد چطور سر میکنید😬
آیا میدانستید ووت و سی ام سبب شادی مترجم و انگیزه ی بیشتر برای انجام کار می شود؟😐
نمی دانستید بدانید...😂❤
YOU ARE READING
The Angelic Wolf || YoonMin || Full
Werewolf[کامل شده] کاپل: یونمین، نامجین، کوکوی ژانر: امگاورس، امپرگ، گرگینه، فلاف، اسمات ترجمه توسط: SHin خلاصه: جیمین یه امگای نادره که خاطرهای از گذشته نداره و فقط اینور اونور می چرخه. یونگی هم آلفایی هست که با ورود جیمین به دستهی خودش عصبانی میشه... ی...