Part 06

4.4K 766 31
                                    

   صبح روز بعد پسرک، به سمت مکان مخفیش حرکت کرد. بعد از پیمودن مسافتی به اونجا رسید. لبخندی رو لباش شکل گرفت :" هنوزم خوشگله ."




   به آرومی کنار آب نشست و پاهاش رو داخلش قرار داد. لمس خنکی آب با پاهای برهنه اش سرش از لذتش کرد.




   اون از تمام رنگ هایی که توی هر فصل میدید لذت می برد. سفید و بنفش داخل زمستون، صورتی و یاسی تو بهار، سبز زمردی، قرمزف و زرد تو تابستون. اگر چه، پاییز فصل خودش بود.




   برگ ها به دو رنگ متفاوت که شامل قوه ای روشن و نارنجی تیره می شدن، در می اومدن. درخت ها همیشه برای پرنده کوچولوهایی که روشون می شستن، تنومند و قوی می موندن. و غنچه های ریز گل های زیبایی که، روی پوست اونا شکوفه میزدن.




   -" اینجا هیچ وقت عوض نمیشه... . چرا ؟" زمزمه وار پرسید. این تغییر نکردن رو دوست داشت!




   -" تو رنگ های اینجا رو دوست داری، پس، منم برات نگه اشون میدارم !"




   نخودی خندید. چه توقعی داشت؟ همه چیز توی زندگی اون، اخر به اون صدا ختم می شد.
   مشغول بازی با برگ های خوشرنگه روی زمین شد، که ناگهان چیزی از لای بوته ها بیرون پرید!
 




  -" وای !" ترسیده کمی عقب رفت و دستش رو روی سینه اش گذاشت :" سلام پسر! تو که منو ترسوندی !"




   اهسته قدمی سمتش برداشت، اما اهو کوچولو عقب رفت :"هی... اروم باش. چیزی نیست. من بهت اسیبی نمی رسونم ."




   اهو، دست پسرک رو، که سمتش دراز شده بود، بو کرد و بعد لیسید :" هی! قلقلکم میاد ." اروم سرش رو نوازش کرد.




   -" می خوای پیش من بمونی ؟" پرسید و اهو هم در جواب فقط کمی سر تکون داد.




   -" زود باش ." دستاش رو باز کرد و لحظه ای بعد، این اهو کوچولو بود که راهش رو سمت اغوش پسرک می کرد.




   -" کارت خوب بود، رفیق کوچولو !" به دقت بلندش کرد :" هممم... . اسمت رو چی بزارم ؟"



   با جرقه ای که تو ذهنش خورد، خندید :" می دونم! اسمت رو میزارم چیپ !" با خوش حالی گفت.




  -" بیا بریم چیپ... وقته خونه رفتنه ."





...



سلااااااام! اینم دو تا پارت جذاب دیگه با حضور پارک جیمین شی! جیمینه دیگه؟ اخییی بچه ام اولین هیتش رو داشت. عاقا وایسید! جیم تو هیت. یونگی تو رات. قلبم وایساد! چه قرار است بشود نمی دانم! یه چیزی راجب بچه گوزنه. چیپ یه جورایی معنیه ریزه میده. بهتر بگم تنها معنی مناسبش بود. اما چون اسم بود دیگه معنی نکردم اینجوری قشنگ تره به نظرم! مرسی از تموم نظرها و انرژی هایی که میدین! به این کارتون ادامه بدید شادم کنید لاولیا! این پارت کم بود می دونم! ساری ولی دست من نیست! نویسنده اینجوری نوشته😬❤

The Angelic Wolf || YoonMin || FullWhere stories live. Discover now