Part 72

985 178 9
                                    

جیمین، توی اتاقش غرق در خواب بود که یهو ضربه ی ارومی رو ،روی شونه اش حس کرد ." هاه ؟" جیمین برگشت ." هارو! " اون گفت. شوق و ذوق پسرک توی لحن هیجان زده اش حس میشد ." سلام جیم. " ضربه ای به شونه اش زد و باعث شد اون با تعجب بهش چشم بدوزه: " میشه بپرسم چرا زدیم ؟" هارو پرسید ." تو چیپ رو بیرون تنها گذاشتی! مجبور شدم قبل از اینکه یه قلوه سنگ رو بخوره پیداش کنم و بیارمش! " جیمین داد کشید ." اونم زدیش؟ بعد اخه کدوم اهویی قلوه سنگ میخوره! "

   -" چطور تونستی ولش کنی ؟!" جیمین داد کشید... خوب.. مثل اینکه اون شوق فقط برای زدنش بوده! " اون داشت منو لیس میزد !" هارو جوابش رو داد ." چی ؟" جیمین گیچ پلک زد ." من بهش گفتم لیسم نزنه ولی اون گوش نداد بنابراین منم گذاشتمش بیرون! " 

   -" اون فقط یه بچه اس! و در ضمن ازت خوشش می اومده که اون کارو کرده! " جیمین دست به سینه ایستاد ." ولی من بهش گفتم بس کنه! " هارو گفت ." منم حق هایی دارم جیمین. "

   جیمین سرش رو خاروند و هارو خندید ." بگذریم... الفات دلتنگته! " اون گفت و پسر جوون تر چشم هاش گشاد شدن: " الفا ؟" سر تکون داد: " یونگی الفای منه ؟" پرسید و جوابش تایید بود ." اون... خیلی وحشیه... و این خوب نیست... البته این دلیل اومدنم به اینجا نیست. " جیمین میون حرفش پرید: " وایسا! میتونم چیزی رو بپرسم ؟" 

-" هر چیزی که میخوای ازم بپرس! " هارو گفت ." عام... صدا کجا رفت ؟" اون پرسید ." برای الان، فعلا فصل های صدا به پایان رسیده ." اون گفت ." چی؟ ولی. ..." دست هاش رو گرفت ." صدا به طور کل ناپدید نشده جیمین. رفته استراحت کنه... احتمالا. " سر پسر رو روی شونه اش گذاشت.

   -" باشه... حالا تو چرا اینجایی ؟" جیمین پرسید و به خاطر غمش اه کوچیکی کشید ." من اینجام که ببرمت خونه! "

The Angelic Wolf || YoonMin || FullWhere stories live. Discover now