《 𝑷𝒐𝒍𝒂𝒓𝒊𝒔 》

Part 53

•شرط آپ پارت بعد:ووت پارت های 52 و 53
باید +160 باشه.

جیمین:از دبیرستان فهمیدم بیش تر جذب پسر ها میشم و هجده سالگی تقریبا مطمئن شدم گرایشم به پسر هاست...

مثل هر کسی که توی اون سن دوست پسر یا دوست دختر داره با یه پسر دوست شدم...درسته ریسک بود اما خب اونقدر هیجان زده بودم که نخوام به این فکر کنم که اگه بقیه بفهمن گی ام چجوری باهام برخورد میکنن

جونگکوک با شنیدن کلمه دوست پسر اخمی کرد که جیمین رو به خنده انداخت.

جیمین:یا اخم نکن! اون برای خیلی وقت پیشِ

جونگکوک چیزی نگفت و توی ذهنش چشم غره ای به دوست پسر اول جیمین رفت،اون حسود بود و نمیتونست بپذیره قبل از خودش کسی با جیمینش بوده.

جیمین:ماه های اول خوب بود و مشکلی نداشتیم و قرار گذاشته بودیم کسی از رابطمون با خبر نشه.
تقریبا یک سال پنهانی با هم بودیم

جیمین دست مشت شده جونگکوک رو گرفت و نوازش کرد،حسادت از چهره اش به خوبی خونده میشد.

جیمین:یه روز که پدر و مادرم خونه نبودن و مثل همیشه به مراسم شرکت برای بستن قرار دادهای جدید رفته بودن،من با هان...

جونگکوک نفس عمیق عصبی و با صدایی کشید که جیمین گفت

جیمین:می خوای ادامه ندم؟

جونگکوک:نه بگو عزیزم...فقط دلم می خواد اون پسر رو بکشم!

جیمین با شنیدن کلمه عزیزم لبخند دلنشینی زد و ادامه داد.

جیمین:با هم دیگه حسابی مست کردیم و خب... موقعی که خواستیم...

جونگکوک:فهمیدم ادامه نده علاقه ای ندارم درباره رابطه دوست پسرم...با دوست پسر قبلیش چیزی بشنوم...

جیمین:صبر کن همین الان ازت پرسیدم و گفتی ادامه بدم پس حرفم رو تا آخر گوش بده! ...
پدر و مادرم یک دفعه برگشتن و مارو دیدن...من روی مبل و هانی که روم خیمه زده بود‌.
برای اون ها اصلا وضعیت خوب و قابل پیشبینی ای نبود، مادرم از شوک بیهوش شد و پدرم...خب به هان حمله کرد و بهش سیلی زد

جونگکوک توی دلش لبخندی از سر رضایت زد امیدوار بود پارک جیهون حساب اون پسر رو رسیده باشه.

جیمین:پدرم فکر میکرد هان من رو مجبور به رابطه کرده برای همین کلی کتکش زد.هان احمق هم که ترسیده بود فوری شروع به انکار کرد و گفت تقصیر من بوده و من اغواش کردم.
پدرم بعد از شنیدن حرفش دست از سرش برداشت و هان هم بدون حرف با ترس فرار کرد و رفت.

جونگکوک:پسره ی عوضی!

جیمین:از اون روز جهنم رو به چشم هام دیدم،تمام لحظه هایی که پدرم کتکم میزد و مادرم فقط تماشا میکرد رو یادمه.