•شرط آپ پارت بعد:ووت های پارت 59 و 60 باید +150 باشه.
اول ووت بده لابلی 💕جونگکوک با خستگی هودیش رو درآورد و با بالا تنه ی برهنه روی تخت کنار جیمین که غرق خواب بود رفت.
از پشت بغلش کرد و لبخندی از بوی خوب جیمینش زد.بوسه ای پشت گردنش گذاشت و چند ثانیه بعد پایین تر رفت و بوسه های بیش تری روی گردن و شونه هاش گذاشت.
جیمین با حس قلقلک و مور مور شدن گردنش رو خم کرد و اخمی کرد.با غر غر ضعیفی چشم هاش رو باز کرد و دستش رو محکم پشت گردنش کوبید اما با خوردن دستش به چیزی و شنیدن صدای آخ سریع چرخید.
جونگکوک با دست روی بینیش رو گرفته بود!
جیمین:وای جونگکوک!معذرت می خوام... نفهمیدم تویی ببخشید،خوبی عزیزم؟!
جونگکوک با درد خندید.
جونگکوک:خوبم ولی ضربه ی محکمی بود...
جیمین لب پایینش رو گاز گرفت واقعا بابت کارش متاسف بود آروم دست جونگکوک رو کنار زد تا بینیش رو بررسی کنه.
جیمین:کِی برگشتی؟
جونگکوک:تازه اومدم
جیمین:خسته نباشی
جونگکوک:خسته که هستم اما فکر کنم اگه ببوسمت برطرف میشه
و همزمان با این حرف روی جیمین خیمه زد و بوسه ی تقریبا خشنی رو شروع کرد و جیمین؟
خب اون عاشق بوسه ها و حرکات پر شور دوست پسرش بود پس همراهیش کرد.وسط بوسه از جونگکوک فاصله گرفت و آروم زمزمه کرد.
جیمین: جونگکوک...من...من می خوامت!
جونگکوک با چشم های خمار بهش زل زد،اون هم جیمین رو می خواست،خیلی خیلی زیاد اما حس میکرد هنوز برای رابطه زوده.
نه اینکه آمادگیش رو نداشته باشه فقط...حس میکرد الان زمانش نیست.
جونگکوک:منم...اما مینی...به نظرم زوده
جیمین اخم ملایمی کرد،یعنی چی؟جونگکوک اون رو
نمی خواست؟جیمین:منظورت چیه؟!
جونگکوک:میتونم اگه بخوای...یه جور دیگه بهت کمک کنم
جیمین:اگه بخوام؟...کمکم کنی؟
تو رابطه ای رو که به خاطر عشق و علاقم نسبت بهت ازت می خوام به چشم رفع نیاز میبینی؟جونگکوک:نه نه!من فقط...
جیمین:فقط چی کوک؟
جونگکوک:الان نه نمیتونم...
جیمین:چرا نمیتونی؟دلیلش رو بهم بگو!
جونگکوک:نمیدونم...لطفا اصرار نکن الان نمیتونم بگم...
YOU ARE READING
《 𝑷𝒐𝒍𝒂𝒓𝒊𝒔 》
Fanfiction《 پولاریس 》 ⚜️پارک جیمین صاحبِ رستوران معروف پولاریس توی سئول و جئون جونگکوک پسری که بر اثر اتفاقی در گذشته زندگیش دستخوش تغییراتی میشه و اون رو تبدیل به آدم دیگه ای میکنه. چه اتفاقی می افته اگه سرنوشت این دو نفر رو سر راه هم قرار بده؟(در حال آپ) •ک...