•شرط آپ پارت بعدی:ووت های پارت 38 و 39
باید +100 باشه.
آهنگ: Fire on fire از Sam Smith
با عصبانیت وارد اتاقش شد و به مرد کت و شلوار پوش نگاه کرد، به سمتش رفت.
جیمین:اینجا چیکار میکنی؟مگه نگفتم حق نداری پات رو اینجا بذاری؟
پارک جیهون:این طرز برخورد با پدرت درست نیست پسرم
جیمین:به من نگو پسرم عوضی!
جیهون:میدونستم آخرش اینجوری میشه...
اون داییِ هرزت روی ادبت تاثیر بدی گذاشته
جیمین:هرزه تویی!اسم جین رو به زبون کثیفت نیار
جیهون:آروم باش پسر!
مرد نگاهی به به اتاق کارش انداخت و با پوزخندی گفت
جیهون:رستوران کوچولوت در چه حاله؟
در تعجبم چجوری پلمپش نکردن...به نظر میرسه تونستی یه سر آشپز برای خودت پیدا کنی
جیمین دندون هاش رو به هم سابید،
اون مرد میدونست نیاز به سر آشپز داره.البته اگه نمیدونست جای تعجب داشت،موش های فوضولش همه جا بودن!
جیمین:از رستوران من...برو بیرون!
جیهون بی توجه به جیمین همراه با پوزخند حرفش رو ادامه داد.
جیهون:فکر میکردم کو هیون تا وارد اینجا بشه دستور پلمپ شدنش رو بده،نمیدونم چجوری چنین امتیاز بالایی بهت داد.
البته...میتونم حدس بزنم،حتما بهش یه سرویس خوب دادی
همه چیز الان مثل روز روشن مشخص شده بود!
پدرش با فهمیدن اینکه رستورانش سر آشپز نداره اون بازرس رو فرستاده بود تا رستورانش رو پلمپ کنه و جیمین رو زمین بزنه.
جیمین از شدت عصبانیت و ناراحتی میل شدیدی به گریه کردن داشت اما باید مثل همیشه جلوی این مرد محکم می بود و ضعف و ناراحتی ای از خودش بروز نمیداد.اون مرد همیشه به له کردن شخصیت جیمین عادت داشت.
جیمین:خب که چی؟...اومدی موفقیت پسر گِی عزیزت رو به چشم ببینی؟...دیدی حالا گمشو!
جیهون:درک نمیکنم مردم چجوری دلشون میاد توی چنین محیط کثیفی که یه همجنس باز صاحبشِ غذا بخورن
جیمین به شنیدن چنین حرف ها و کلماتی که مثلا پدرش با بی رحمی توی صورتش میکوبید عادت داشت اما هر دفعه با شنیدنشون حسابی به هم میریخت.
جیمین:پارک جیهون مثل اینکه تو خیلی نسبت به پسرت حسودی میکنی!
چیه؟لجت گرفته، پسرت که از قضا یه همجنسگرا هم هست اینقدر موفقِ؟چیزی که تو بعد از پنجاه سالگی تازه بهش رسیدی پسرت توی بیست سالگی بهش رسید،ثروت!
جیهون با خشم از روی صندلی بلند شد و به سمت جیمین رفت با دست یقه اش رو گرفت و غرید
جیهون:تو یه کثافتی،مایه ننگ همه ای!
کاش زمین از تو و اون سوکجین و امثالتون پاک میشد،شما جهان رو به گند کشیدید!کاش هیچوقت پسری مثل تو نداشتم!
YOU ARE READING
《 𝑷𝒐𝒍𝒂𝒓𝒊𝒔 》
Fanfiction《 پولاریس 》 ⚜️پارک جیمین صاحبِ رستوران معروف پولاریس توی سئول و جئون جونگکوک پسری که بر اثر اتفاقی در گذشته زندگیش دستخوش تغییراتی میشه و اون رو تبدیل به آدم دیگه ای میکنه. چه اتفاقی می افته اگه سرنوشت این دو نفر رو سر راه هم قرار بده؟(در حال آپ) •ک...
