آهنگ:Hold on از Justin Bieber
(آهنگ ها رو میتونید از توی چنل تلگرام blueskynovels@ گوش کنید)نفس عمیقی کشید و برای بار دوم آدرس رو چک کرد به آپارتمان پیش روش نگاهی کرد و زنگ مورد نظرش رو زد، چند دقیقه بعد با باز شدن در وارد شد.
توی آینه ی آسانسور استایلش رو بررسی کرد و از خوب بودنش مطمئن شد، از آسانسور خارج و با تهیونگ که همراه با یونتان توی بغلش به استقبالش اومده بود مواجه شد.
لبخندی زد.جیمین:سلام ته!
تهیونگ:سلام خوش اومدی!
و از جلوی ورودی در کنار رفت تا جیمین وارد بشه.
جیمین اطرافش رو نگاهی گذرا کرد،خونه ی دوست داشتنی ای داشت و رنگ های گرمی که درش به کار رفته بود احساس خوبی بهش میداد.
جیمین باکس شکلات و باکس مجسمه رو به تهیونگ داد و گفت
جیمین:امیدوارم خوشت بیاد
تهیونگ ممنونمی گفت و خواست یونتان رو روی زمین بذاره اما جیمین اون رو ازش گرفت بغلش کرد.
آروم سرش رو نوازش کرد و بوسید.
جیمین:تانی چطوری پسر خوب؟
جیمین صدای تهیونگ رو شنید که ازش میپرسید نوشیدنی چی میخوره.
جیمین:خیلی فرقی نداره ترجیحاً یه نوشیدنی خنک
تهیونگ:باشه،موهیتو خوبه؟
جیمین آره ای گفت و همراهش به آشپزخونه رفت،یونتان رو روی زمین گذاشت و اون سریع از آشپزخونه خارج شد.
تهیونگ:چه خبرا؟...جین هیونگ از ژاپن برگشت؟
جیمین:دیروز اومد
تهیونگ:اون پسره...جو...جویونگ،از خونتون رفت؟
جیمین خندید
جیمین:اسمش جونگکوکه!آره امروز با نامجون هیونگ رفت
تهیونگ:حالا هر چی!خوب شد که رفت،اصلا حس خوبی نسبت بهش نداشتم
جیمین:چرا!؟اون واقعا پسر خوب و مودبیِ
تهیونگ:از کجا میدونی؟فقط چند روزه که باهاش آشنا شدی
جیمین شونه ای بالا انداخت و لیوان رو از تهیونگ گرفت.
جیمین:درسته چند روزه ولی این چند وقت برخوردش واقعا خوب بود
تهیونگ:این دلیل بر اینکه آدم خوبیه نیست،بیا بریم توی سالن پذیرایی بشینیم
جیمین:سخت نگیر ته،باور کن کوک پسر خوب و دوست داشتنی ایه
تهیونگ:نمیدونم...اما به نظرم خیلی باهاش گرم نگیر و صمیمی نشو
جیمین ابرویی بالا انداخت.
جیمین:صبر کن ببینم!نکنه تو حسودیت شده؟
YOU ARE READING
《 𝑷𝒐𝒍𝒂𝒓𝒊𝒔 》
Fanfiction《 پولاریس 》 ⚜️پارک جیمین صاحبِ رستوران معروف پولاریس توی سئول و جئون جونگکوک پسری که بر اثر اتفاقی در گذشته زندگیش دستخوش تغییراتی میشه و اون رو تبدیل به آدم دیگه ای میکنه. چه اتفاقی می افته اگه سرنوشت این دو نفر رو سر راه هم قرار بده؟(در حال آپ) •ک...