Part 25

628 155 18
                                    

آهنگ: Hometown Smile از Bahjat

مشغول صحبت با دوست جیمین شد اما نگاهش میخ لب پایینی جیمین که زخم شده و خون می اومد بود.

بی اختیار دستش رو جلو برد و خون روی لبش رو پاک کرد.
با دیدن چشم های گرد ناشی از تعجب جیمین،تازه به کارش پی برد و خجالت کشید.

سعی کرد به روی خودش نیاره و رفت و روی مبل طرف دیگه ی اتاق نشست و نگاهش رو از جیمین منحرف کرد.

سعی میکرد حواسش رو جمع کنه و حرف های چانیول رو متوجه بشه اما ناخودآگاه فکرش به سمت لب های تو پر و نرم جیمین متمایل میشد.

لب هایی خاص و کمی صورتی رنگ که به شدت بوسیدنی به نظر میرسیدن...

چانیول:الو جونگکوک پشت خطی؟

جونگکوک:بله...بله

چانیول:پس یادت نره بیای،باشه؟

جونگکوک:چشم،چا...

چانیول:میتونی هیونگ صدام کنی چون به نظر میرسه ازم کوچک تر باشی،درسته؟چند سالته؟

جونگکوک از سئوالش حس خوبی نگرفت،مگه بچه بود که ازش میپرسید چند سالته،فوری لحنش تلخ شد.

جونگکوک:بله

جیمین هم به خوبی متوجه تغییر لحن و برخورد جونگکوک شد،نمیدونست چانیول چی ازش پرسیده که جونگکوک رو آزرده.

جونگکوک:بیست و یک...

چانیول:پس میتونی هیونگ صدام کنی چون من بیست و چهارسالمه

جونگکوک هومی گفت و چانیول فهمید دیگه مایل نیست صحبتشون رو ادامه بده پس دوباره ازش درخواست کرد که به پارتی بیاد و با خداحافظی
سر سری تماس رو به پایان رسوند.

جونگکوک گوشی جیمین رو بهش برگردوند و نگاهش دوباره مسخ لب های تو پری شد که مقابلش قرار داشتن.

ایندفعه بدون خجالت بهش زل زد، چه اشکالی داشت اگه از چیزی که خوشش می اومد لذت میبرد؟

جیمین رد نگاه جونگکوک رو دنبال کرد و با فهمیدن اینکه به لب هاش زل زده،ناخودآگاه دوباره لبش رو گاز گرفت.

کاش دست از اینطوری نگاه کردنش میکشید وگرنه جیمین دیگه نمیتونست خودش رو کنترل کنه و به سمت اون پسر میرفت و به خودشون بوسه ی هات و خشنی رو هدیه میداد.

آب دهنش رو قورت داد و دستی به موهاش کشید تا به افکارش که باعث میشد شرایط برای خودش و هم برای پایین تنش سخت بشه اجازه پیش روی نده.

از موقعی که جونگکوک رو دیده بود هم خودش و هم بدنش بی جنبه شده بودن و خیلی زود واکنش میدادن.

جیمین:اهم...کوک!چیشد امروز؟!تصمیمت برای سر آشپز اینجا بودن جدیه؟

جونگکوک:من از فلیکس...

《 𝑷𝒐𝒍𝒂𝒓𝒊𝒔 》Where stories live. Discover now