《 𝑷𝒐𝒍𝒂𝒓𝒊𝒔 》

Part 29

آهنگ: adore you از Harry styles

یک ماه و نیم بعد
جونگکوک سری به همه ی آشپز ها زد و بعد از تاکید و سفارش کردن چند نکته، مثل همیشه سر اون ساعت از آشپزخونه بیرون رفت.

توی این مدت همه فهمیده بودن علاوه بر سر آشپز کیم، سر آشپز جئون هم دوست صمیمی رئیسشونه و اون هر روزی که جیمین هست سر ساعت ثابتی به دفترش میره و بهش سر میزنه.

کلاه مخصوصش رو توی لاکرش گذاشت چون عجیب به نظر می اومد اگه با اون کلاه پیش جیمین میرفت.

با هیجان مثل همیشه بدون در زدن وارد اتاق شد و جیمین رو دید که مشغول قرار دادن پوشه ی بزرگ مدارک توی یکی از قفسه ها بود.

جیمین که رفتارها و در باز کردن بدون اجازش رو حفظ بود بدون برگشتن لبخندی زد و گفت

جیمین:جونگکوکی

جونگکوک حرفی نزد و از پشت بهش نزدیک شد و سرش رو روی شونش گذاشت.

جیمین از نزدیکیش لذت میبرد،توی این چند وقت به هم دیگه نزدیک تر و صمیمی شده بودن.
جیمین به خوبی از تفاوت برخورد جونگکوک با خودش نسبت به دیگران آگاه بود.

جونگکوک:خسته نباشی!

جیمین خمیازه ای کشید.

جیمین:من باید اینو به تو بگم چون بیش تر از من خسته میشی،چی میخوری بگم برامون بیارن؟لاوا کیک و نسکافه خوبه؟

جونگکوک بی تعارف روی صندلی پشت میز جیمین نشست و لایکی نشونش داد که باعث شد جیمین بخنده و در حالی که تلفن روی میز رو برمیداشت تا بگه چی براشون بیارن سرش رو تکون داد.

جونگکوک با دیدن پیامی روی گوشیش یِسی گفت که باعث شد کنجکاوی جیمین تحریک بشه.

جیمین نزدیکش شد و کش رو از دور موهای نسبتا بلندش باز کرد و دوباره مشغول بستنشون شد.

جیمین:چیشده؟

جونگکوک:از املاک بود،چند تا خونه با ویژگی هایی که می خواستم رو قراره امروز عصر بهم نشون بدن

جیمین:اوه!پس بلاخره کار خودت رو کردی؟! نامجون هیونگ رو چطور راضی میکنی؟

دو هفته پیش بود که دعوای شدیدی بین جونگکوک و نامجون رخ داد و علتش هم پا فشاری و اصرار زیاد جونگکوک برای گرفتن خونه ی جداگانه بود.

نامجون نمیخواست جونگکوک ازش دور بشه تا دیگه قرص هاش رو نخوره و روند درمانش رو دنبال نکنه.

هرچند به لطف جیمین و کار کردن توی پولاریس حالش نسبت به قبل خیلی بهتر شده بود و کم تر احساس افسردگی میکرد.

اما نامجون برادر لجباز خودش رو به خوبی میشناخت و میدونست کافیه یک روز حواسش بهش نباشه تا اون پسر بیخیال خوردن دارو هاش بشه.