•شرط آپ پارت بعدی:ووت های پارت 37 و 38
باید +95 باشه.آهنگ:Yours از Chanyeol
ظهر بعد از سه ساعت خسته کننده از دفترش بیرون اومد به سمت بخش آشپزخونه رفت.
اگه به اون بود بیخیال همه ی کار هاش میشد تا دائم جونگکوک رو ببینه.با چشم هایی که برق میزد به جونگکوک که مشغول تفت دادن چیزی بود نگاه کرد،خوش حال بود که دست جونگکوک کامل خوب شده بود و مشکلی نداره.
نگاه جونگکوک بهش افتاد و از دور دستی براش تکون داد،جیمین هم با لبخند دندون نمایی جوابش رو داد.
وقتی دید سر جونگکوک شلوغِ نخواست مزاحمش بشه پس به بخش تهیونگ رفت.
تهیونگ:جیمینا
جیمین:چطوری
تهیونگ:خوبم،امشب قراره با یونگی حرف بزنم
و همزمان تکه میگویی به جیمین داد تا بخوره.
جیمین در حالی که میگو رو میخورد خندید و گفتجیمین:الان میگو رو به عنوان رشوه دادی که غر نزنم و قبول کنم باهاش حرف بزنی؟
تهیونگ هم خندید.
فلیکس:جیمین شی!
جیمین:چی شده؟خواهش میکنم خبر بدی نباشههه!
فلیکس دستپاچه مِن مِنی کرد و گفت
فلیکس:آقای...آقای پارک...اومدن با شما کار دارن
در ثانیه صورت جیمین از عصبانیت قرمز شد.
اون عوضی چطور جرئت کرده بود دوباره پاش رو توی پولاریس بذاره؟اونم در حالی که جیمین تهدیدش کرده بود حق نداره به پولاریس بیاد!جیمین:اون...عوضی!مثل اینکه آرزوی مردن رو کرده
و با عصبانیت تهیونگ متعجب رو تنها گذاشت و از آشپزخونه بیرون رفت.
_یونگی دستش رو روی گونه اش گذاشت،هنوز درد می کرد و کبود بود.سه روز از روزی که کتک خورده بود میگذشت و هنوز با تهیونگ صحبت نکرده بود.
با ناراحتی آلبوم عکس های بچگیشون رو ورق زد.
اینکه اونشب تهیونگ رو بوسیده بود برای خودش هم کمی عجیب بود ولی عجیب تر از همه ی این ها احساس خوبی بود که هنوز از اون بوسه به یاد داشت!هیچوقت نمی خواست دل دونسنگش رو بشکونه چون تهیونگ واقعا براش عزیز و مهم بود.
با تهیونگ تماس گرفت و به رستورانی دعوتش کرد امشب باید حتما با هم صحبت میکردن...
توی رستوران دنج ترین میز رو انتخاب کرد و نشست ده دقیقه بعد تهیونگ هم از راه رسید .یونگی با دقت بیش تر بهش متوجه شد که همیشه چقدر استایلش خاص و دوست داشتنیه.
بعد از سفارش غذا و اومدنش با هم صحبت کردن،یونگی حسابی شرمنده بود و از تهیونگ بابت کارش معذرت خواهی کرد.
YOU ARE READING
《 𝑷𝒐𝒍𝒂𝒓𝒊𝒔 》
Fanfiction《 پولاریس 》 ⚜️پارک جیمین صاحبِ رستوران معروف پولاریس توی سئول و جئون جونگکوک پسری که بر اثر اتفاقی در گذشته زندگیش دستخوش تغییراتی میشه و اون رو تبدیل به آدم دیگه ای میکنه. چه اتفاقی می افته اگه سرنوشت این دو نفر رو سر راه هم قرار بده؟(در حال آپ) •ک...