Part 24

592 149 14
                                    

آهنگ:I like me better از lauv

یونگی:من...

محکم دستی توی موهاش کشید و ادامه داد

یونگی:من با هوسوک توی رابطه بودم

تهیونگ چیزی که میشنید رو باور نمی‌کرد،یونگی و جانگ هوسوک؟هیونگش...به پسر ها گرایش داشت؟
باورش نمیشد.

از اینکه این چند سال جلوی خودش رو گرفته بود و احساساتش رو بروز نداده بود متاسف بود،شاید الان به جای هوسوک،خودش با یونگی می بود..‌.

یونگی پوزخندی زد و به سقف ماشین نگاه کرد تا اشک هاش نریزن.

تهیونگ:یونگی...

یونگی:باور نمیکنی نه؟حق داری،کی دوست داره
پسر خالش و کسی که از بچگی باهاش بزرگ شده یه...یه همجنسگرای مزخرف باشه...

باور کن بهت حق میدم اگه بعد از شنیدن این حقیقت بری و پشت سرت رو نگاه نکنی،انگار نه انگار که از اول مین یونگی ای توی زندگیت وجود داشته...

تهیونگ با شنیدن حرف های یونگی سوزشی توی قلبش احساس کرد،چجوری میتونست نسبت به خودش اون حرف ها رو بزنه؟
چقدر یونگیه عزیزش،معشوقه ی پنهانیش ناراحت بود و درد میکشید.

فوری یونگی رو بغل کرد و محکم فشرد.

تهیونگ:هیش...یونگی!چه طور دلت میاد این حرف ها رو بزنی!؟برای چی باید برم و ترکت کنم

یونگی:نمیدونم شاید چون گی ام؟

تهیونگ:نه اصلا...تو حق داری هر گرایشی می خوای داشته باشی!

یونگی ممنونم آرومی زمزمه کرد.

تهیونگ:امروز با جانگ دعوات شد؟

یونگی:نه...اون... عوضی با یه دختر داشت بهم خیانت میکرد!

تهیونگ فوری فاصله گرفت و ناباور بهش نگاه کرد.

تهیونگ:چیییی؟باورم نمیشه!

یونگی:منم،فکر کنم براش کم بودم

تهیونگ:لعنت بهش...

یونگی چیزی نگفت.

تهیونگ:اون یه بی لیاقت به تمام معناست هیونگ!

تهیونگ که دید یونگی سکوت کرده،تصمیم گرفت خودش هم مسئله ای رو که همیشه از بیانش میترسید بگه.

تهیونگ:یونگی،نمیدونم گفتن این حالت رو بهتر میکنه یا نه...اما...منم مثل توام...یعنی گرایشم...

یونگی که فکر میکرد دیگه هیچ خبر و اتفاقی مثل خیانت هوسوک متعجبش نمیکنه،با تعجب به سمت تهیونگ چرخید و بهش زل زد.

یونگی:تو...چییی؟!شوخی میکنی ته؟باور کن شوخی جالبی نیست

تهیونگ شونه ای بالا انداخت.

《 𝑷𝒐𝒍𝒂𝒓𝒊𝒔 》Where stories live. Discover now