✨ووت و کامنت فراموش نشه✨
تو قلبمو توی دست هات نگه میداری
شب کریسمس،سر هری خیلی شلوغ بود و این دلیلی بود که اون لویی و تخت گرمش رو صبح زود ترک کرد.
اونخیلی کار ها باید انجام میداد، تولد لویی بود و هری میخواست این روز تا جایی که میتونست برای لویی خاص باشه.
هری موقع پایین رفتن سعی کرد تا حد ممکن سر و صدا نکنه تا لویی بیدار نشه.
اون احساس خستگی میکرد. کابوس های لویی جفتشون رو بی خواب کرده بود.
از شبی که هری تونسته بود لویی رو قانع کنه تا اون رو لمس کنه و باهاش عشق بازی کنه،اون تا حدودی بهتر شده بود ولی کابوس ها هنوز بد بودند.
اون ها از اون شب عشق بازی نکرده بودند ولی تو یه تخت می خوابیدند.
هری برای کمتر کابوس دیدن لویی اونو بغل میکرد اما کابوس ها بدون در نظر گرفتن این که هری چطور اون رو محکم در آغوش گرفته حمله میکردند.
لویی فریاد میزد و التماس میکرد تا اون متوقف بشه و تمام کاری که هری میتونست انجام بده این بود که لویی رو در آغوش بگیره،اون رو محکم به سینش فشار بده و شیاطین لویی رو دور کنه.
اون وارد آشپزخونه شد و چراغ هارو روشن کرد و شروع کرد به درست کردن یه ماگ چایی برای خودش.
به ساعت توی آشپزخونه نگاهی انداخت که 8 صبح رو نشون میداد.
در حالی که هری چای رو نوشید،تصمیم گرفت با آنتونی تماس بگیره.
اون میدونست لویی به آنتونی زنگ نمیزنه پس اگر میخواست به لویی کمک کنه تا بهتر بشه باید خودش این کارو انجام میداد.
هری در حالی که ماگش دستش بود،پاشد و به سمت هال، جایی که تلفن بود، رفت.
اون میدونست که به تلفنش احتیاج داره پس تو ذهنش یادداشت کرد که از لویی بپرسه تلفنش هنوز دستشه و اینکه میتونه پسش بگیره؟
بدون اینکه فکر کنه الان 8صبحه نشست و شماره آنتونی رو گرفت.
آنتونی همیشه صبح زود توی دفترش بود پس از اونجایی که این موضوع مهمی بود هری نیاز داشت الان باهاش حرف بزنه.
آنتونی بعد بوق دوم تلفن رو جواب داد.
"سلام؟"انتونی گفت.
"سلام آنتونی،هری هستم."هری گفت.
"اوه هری!حالت چطوره؟"آنتونی ازش پرسید.
"فکر کنم من خوبم ولی لویی خوب نیست و به کمکت احتیاج دارم. معذرت میخوام که انقدر زود زنگ زدم ولی این واقعا مهمه."
YOU ARE READING
A Darker Shade Of Love [L.S]
Romance[Complete] لویی تاملینسون یک مولتی میلیاردرِ،اون فقط 30 سالشه ولی یک بیزینس من پولدار و موفق با گذشته ای تاریکه،که فکر میکنه عشق برای افراد ضعیفه. همچنین لویی یه سادیستِ،اون دوست داره در حین داشتن رابطه درد رو تحمیل کنه و از هیچ کلمه امنی استفاده نم...