همیشه برای من شبیه مِه بودی
نه میتوانستم تورا در آغوشت بگیرم
و نه آنسوی تو را ببینم
اما به خودم آمدم و دیدم که درتو
گم شده ام...
_وزیرزاده♛────────❀⋆⊰
گونه هایش با دیدن شاهزاده رنگ گرفت چرا که تا کنون او را در لباس راحتی ندیده بود. شاهزاده هودی مشکی اش را با شلوار اسلش همرنگ آن ست کرده و موهای مواج اش را با همان کش بابونه بالای سرش جمع کرده بود و با نگاه یخی اسرار آمیز همیشگی اش به او نگاه میکرد. چطور بود که اینقدر در هر لباسی با ابهت بنظر میرسید؟
طرف دیگر اتاق، درست روی مبل چرمی یک نفره، آلفای خون خالص با دیدن دلبرش تلاش میکرد تا لبخند نزند. دونه برف قشنگ اش با ناز نگاهش میکرد و دفترچه و گیتاری در دست داشت. شاهزاده دم کوتاهی از رایحه دلنواز جفت اش گرفت و کمی کتاب میان دست هایش را فشرد:
_بیا یکم بنوشیم جونگکوک.وزیرزاده لبخند پُر نازی زد و بعد از تکیه دادن گیتارش روی مبل مقابل شاهزاده نشست و آروم گفت:
_من... من تا حالا ننوشیدم و..._و؟
_حدس میزنم تحمل تلخی الکل از توان من خارجه...
شاهزاده کمی لیوان حاوی مشروب kim crawford ای که در دست داشت را تکان داد تا تکیه یخ گرد آنرا خنک تر کند و با بالا انداختن ابرو به بطری شیری رنگ روی میز اشاره کرد و گفت:
_بخاطر همین گفتم اینو واست بیارن.وزیرزاده با نگاه نامطمئنی به میز جلو مبلی نگاه کرد و با بررسی ظرف توت فرنگی و بطری سفید رنگ، لب زد:
_مطمئن نیستم...مطمئن نبود نه بخاطر نوشیدنی ای که شاهزاده برایش فراهم کرده، رز سفید از بروز رفتار هایی که با نوشیدن کنترلی روی آنها نداشت میترسید.
_خامه، ویسکی وانیل، پیناکولادا (ترکیب سیروپ آناناس و نارگیل ). خوشت میاد جونگکوک.
وزیرزاده اسلیپرز های پفکی و نرم اش را از پا در آورد و پاهای ظریف اش را توی شکم جمع کرد و تلاش کرد تصوری از مزه ی ترکیبی که شاهزاده گفته بود در ذهن اش ایجاد کند.
شاهزاده که تردید را در چشم های ناز دونه برف اش دید، کتاب از را کنار گذاشت و کمی خم شد و چوب پنبه ی سر بطری را باز کرد و کمی نوشیدنی توی لیوان جلوی دلبرش ریخت.
_امتحانش کن.وزیرزاده نگاه از دست های ورزیده شاهزاده گرفت و بخاطر احساس تپشهای نامنظم قلب بی تجربه ای که معلوم نبود چطور اینقدر بی شرمانه داشت بی توجه به جفت حقیقی اش برای مرد مقابل اش بی قراری میکرد، با صدایی آرام تر از همیشه تشکر کرد و با خجالت کمی نوشید.
نوشیدن آن مایع الکلی حس عجیبی را زیر پوست وزیرزاده تزریق کرد. اول حسی شبیه به چشیدن بستنی وانیل آب شده، بعد مزه دلپذیر پیناکولادا، آناناسی که رام مزه نارگیل شده بود و دل نمیزد...
ŞİMDİ OKUDUĞUN
𝐓𝐡𝐞 𝐖𝐡𝐢𝐭𝐞 𝐫𝐨𝐬𝐞 𝐚𝐫𝐨𝐦𝐚 || 𝓥𝓚𝓸𝓸𝓴 (𝐑𝐨𝐲𝐚𝐥♛)
Kurt Adam_خودش میدونه که داری برای عشقش میجنگی؟ _گمون نکنم، میدونی؟؟؟ عشق میان شاهزاده و وزیرزاده! پیوند میان دیو و دلبر... ❦متفاوت ترین عاشقانه ای که میخوانید❦ ₃ 𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫: 𝐌𝐨𝐧𝐢 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞: 𝐕𝐊𝐨𝐨𝐤 , 𝐍𝐚𝐦𝐣𝐢𝐧 , 𝐘𝐨𝐨𝐧𝐦𝐢𝐧 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: 𝐨�...