CHAPTER 34
A CORRIDOR, A BASEMENT
بازی هایی عجیب شروع میشوند..
اما هیچ بازی ای نیست که انتها نداشته باشد...
اخر هر بازی فقط یک نفر به عنوان برنده زمین را ترک میکند..
*********
جین نمیدانست دقیقا در ذهن تهیونگ چه خبر است اما مطمئن بود اتفاقات جدید عجیب باب میل او پیش میرود. کیش دادن به پادشاه شطرنج فقط چون او تعداد حرکاتش کم است دلیل موجهی برای به خطر انداختن موقعیت اش در حالی که ممکن است با خیلی چیزهای دیگر تاوانش را بدهی نبود...
همراه جیمین و تهیونگ به سراغ آن دریچه مخفی ای که روز اول در زیر این ساختمان یافته بودند گشتند تا بالاخرهبه آن رسیدند: تهیونگ کمک کن دوباره کمد رو جا به جا کنیم.
تهیونگ چراغش را کنار گذاشت و به جین کمک کرد در حالی که میگفت: این که این کمد دوباره برگشته سر جای اصلی خودش عجیب نیست؟
-متوجه منظورت نمیشم.
+اگر توی تحقیقات خوب روی اینجا تمرکز کرده بودن....نمیدونم مهم نیست ولش کن.
-مطمئنی؟
+اره احتمالا کار تیم تجسسه.
-خوبه.
کمد را به گوشه ای دیگر هدایت و دریچه را باز کردند. به کمک نردبان از آن پایین رفته و به لوازم توی اتاق نگاه کردند که جیمین گفت: تهیونگ، اون یخچال اعضای بدن رو گروه تجسس برده؟
-خانم جانگ حرفی بهم نزد... نیست؟
+یخچال خالیه.
-برو کنار...!!!
جیمین را کنار زد : به خانم جانگ زنگ بزن و بگو که وسایلی که از اینجا بردن رو توی قالب لیست برای من بفرسته..
+باشه..
جیمین برای دست پیدا کردن به آنتن بهتر از آن ها فاصله گرفت که تهیونگ او را صدا زد: جیمین، میتونی لیست پرواز ها و هتل های ایتالیا رو برام چک کنی لطفا؟
سوئیچ ماشین را به طرف او گرفت: میخوای توی ماشین منتظر ما بمونی؟ اینجا بوی نم میده برای ریه هات خوب نیست.
جیمین سوئیچ را گرفت و دوباره از پله ها بالا رفت تا کارهای که تهیونگ از او درخواست کرده بود را انجام دهد، این در حالی بود که حالا بیشتر از قبل احساس مفید بودن میکرد. تا به این لحظه نتوانسته بود آن طور که باید به تیم اش کمک کند حالا وقتش بود تا نبودن و وقفه پیش امده را جبران کند.
تهیونگ و جین سعی کردند تا از فضاهای موجود به اندازه نیازشان عکس بگیرند که جین تهیونگ را صدا کرد: ته..
ESTÁS LEYENDO
♜✎ 𝐄𝐧𝐝𝐥𝐞𝐬𝐬 𝐆𝐚𝐦𝐞 / بازی ناتمام
Fanficژانر: جنایی، اسمات، عاشقانه، درام، مافیایی سرگرد کیم تهیونگ، برای کمک در حل پرونده ای به ساختمان مرکزی سئول منتقل شده..!!!.....حالا ستوان مین هیوجین که به سختی خاطراتش را فراموش کرده با برگشتن تهیونگ دوباره ذهنش آشفته شده. اما تهیونگ برای نوشیدن جام...