CHAPTER 20
I WANT TO DROWN
از دید هیوجین:
جین بسته بندی همبرگر خودش رو دور انداخت و برای من رو به سمتم گرفت. حالا که به همچین نتیجه ای رسیده بودیم میتونستم حس کنم بدنم احتیاج به مواد غذایی و قند رو فریاد میزنه پس بی معطلی ساندویچ رو از جین گرفتم و مشغول خوردن شدم. در همین حال نظاره گر صحبت های جین و تیهونگ شدم تا برداشت این دو نفر رو هم از این ماجرا بدونم.
جین در حالی که روی مبل داخل اتاق تهیونگ نشسته بود شروع کرد به صحبت: پس یعنی میخوای بگی مینهو خانواده خودش رو فروخت؟
+همچین چیزی تقریبا.
-عجیب به نظر میرسه، حس میکنم راحت ترین بازجویی 4 ماه گذشته رو داشتین.
+اما چشم هاش صداقت محض بود برام، خشمی که به خاطر کینه توی وجودش نشسته بیشتر از چیزی هست که بخواد کمک خانوادش باشه. شبی که منتظر برگشت پدرس بوده تا بازی رو ببینن اون رفته و دیگه برنگشته.
-رابطش با پدرش خوب بوده، سوالی که برام پیش میاد در مورد زخم های دست خانم هان هستش. اگر اون شب فقط برادرش از خونه بیرون رفته رد اون زخم چیه؟
+ممکنه به خاطر یک درگیری ساده باشه.
-از اون عفریته ای که دیدم هرچیزی برمیاد پس منطقی به نظر میرسه.
+باید بگردیم دنباله اون پرنده چی بود اسمش؟؟
-شاهین؟
+مثل اینکه نگاه کردن از پشت شیشه به ما همراه خوردن همبرگر خیلی بهت مزه کرده مگه نه دادستان کیم؟
-این پرونده الان تنها پرونده بازی هست که دارم و خب تا ماه اینده نمیخوام پرونده جدید بگیرم مگر اینکه واقعا مجبور بشم.
+دوست داشتم جای تو باشم.
-اوه مطمئنم که نمیخوای...
با صدای خش خش پلاستیک همبرگری که مشغول جمع کردنش بودم به سمتم برگشتن و تهیونگ با نگاه زیباش خیره صورتم شد: چیزی روی صورتمه؟
+نه ولی کاش بود، مثل سریال "باغ مخفی" میتونستم خم بشم و برای پاک کردنش لب هات رو ببوسم.
از سر جام بلند شدم و به سمتش قدمی برداشتم، توی صورتش خم شدم و بعد از غنچه کردن لب هام بوسه ای روی صورتش کاشتم: برای بوسیدن من دنبال لکه سس نگرد با بهانه و بی بهانه من رو ببوس کیم تهیونگ.
جین خنده ای کرد: خیلی دوست داشتم تنهاتون بزارم ولی توی این اداره اتاقی ندارم و دوست ندارم شبیه اواره ها توی راهرو مرکز بچرخم در ضمن...
KAMU SEDANG MEMBACA
♜✎ 𝐄𝐧𝐝𝐥𝐞𝐬𝐬 𝐆𝐚𝐦𝐞 / بازی ناتمام
Fiksi Penggemarژانر: جنایی، اسمات، عاشقانه، درام، مافیایی سرگرد کیم تهیونگ، برای کمک در حل پرونده ای به ساختمان مرکزی سئول منتقل شده..!!!.....حالا ستوان مین هیوجین که به سختی خاطراتش را فراموش کرده با برگشتن تهیونگ دوباره ذهنش آشفته شده. اما تهیونگ برای نوشیدن جام...