Hot night

2.3K 337 26
                                        

ایندفعه بالا مینویسم:
ووت ها واقعا کمه ایندفعه ووتا به +35 نرسه آپ نمیکنم!
سین ها بد نیست ولی ووت ها داغونه-.-
اگه صحنه دوست ندارین از اونجایی که نوشتم رو نخونید.
عکس این قسمت هم شبیه تتوییه که روی سینه های تهیونگه...

• شب داغ:

جیمین نتونست نگاهش رو از بدن تهیونگ بگیره، دستش رو جلو برد و روی قسمتی از سینش کشید.
- اوه این...
تهیونگ عقب تر رفت و جیمین بلند شد تا بتونه از نزدیک اون تتوی بزرگ روی سینه‌ی تهیونگ رو ببینه.
با شگفتی دست روش کشید و گفت:
- این خیلی بزرگه!
تهیونگ خنده‌ی تلخی کرد و دستش رو روی بازوهای جیمین کشید و گفت:
- این نشونه‌ی خوبی برای من نیست اما...
دستش رو بالا آورد و موهای جیمین رو از روی چشم‌هاش کنار زد و ادامه داد:
- اگه دوستش داری منم میتونم دوستش داشته باشم.
و بعد خم شد و شروع کرد به بوسیدن جیمین، عمیق می‌بوسیدش و حتی نمیذاشت جیمین لب‌هاش رو تکونی بده.
*+18*
دست‌هاش رو پایین برد و لبه‌ی تیشرت جیمین رو گرفت و بالا کشید و ازش فاصله گرفت تا تیشرت رو کامل در بیاره.
تیشرت رو گوشه‌ای پرت کرد و جیمین رو کامل روی تخت گذاشت و به چشم‌هاش نگاه کرد.
جیمین هم نگاهش رو به چشم‌های سیاه رنگ رو به روش داد و با ندیدن حرکتی از سمت تهیونگ پوفی کشید و با ناله گفت:
- چرا طولش میدی ته؟
پاهاش رو بالا آورد و با زانوهاش از روی شلوار روی عضوش کشید که نفس تهیونگ لحظه‌ای بند اومد و بعد آهی کشید و گفت:
- آه جیمین یه کار نکن بهت سخت بگیرم!
جیمین دستش رو دور گردنش انداخت و گفت:
- مهم نیست ته بیا تا پشیمون نشدیم انجامش بدیم.
و لب‌هاش رو روی لب‌های تهیونگ کوبوند و مشغول نوازش پشت گردن تهیونگ شد.
تهیونگ دست‌هاش رو روی شکم جیمین کشید و گازی از لب‌های جیمین گرفت.
جیمین ناله‌ای کرد که توی دهن تهیونگ خفه شد.
تهیونگ لب‌هاشون رو جدا کرد که جیمین پسر کوچیک‌تر رو روی تخت انداخت و روش خم شد.
دستی روی تتوی تهیونگ کشید و آروم با لحن خماری زمزمه کرد:
- یه کاری میکنم از فردا این تتو رو با علاقه نگاه کنی!
خم شد و لب‌هاش رو روی سینه‌های تهیونگ کشید.
از نوک بال سمت راست شروع کرد به مک زدن تتوش و همین طور تمام نقاط اون تتو رو مک می زد و بین دندون‌هاش می‌کشید و در نهایت زبونش رو روی اون نقطه می‌کشید.
همزمان که مشغول گذاشتن لاو بایت بود دستش رو پایین برد و شروع کرد به باز کردن شلوار تهیونگ، نفس‌های سنگین تهیونگ رو زیرش دوست داشت.
تهیونگ به پسر روش کمک کرد تا شلوار رو راحت‌تر دربیاره.
از روی باکسر فشاری به دیکش وارد کرد که تهیونگ دیگه نتونست تحمل کنه و ناله‌ی بلند بمی کرد.
جیمین لب‌هاش رو سمت یکی از نیپل‌های تهیونگ برد و اون رو بین لب‌هاش گرفت و مکید، ولشون کرد و دوباره با دندون‌هاش نیپلش رو به بازی گرفت و توی همین حال دست‌هاش بی حرکت نموندن و حسابی روی دیک تهیونگ بالا پایین میشدن جوری که ته بلند نالید و دست‌های جیمین رو گرفت و غرید:
- یه کاری نکن قبل از اصل کاری بیام!
جیمین همونطور که نیپل‌هاش رو به بازی گرفته بود نیشخندی زد و شروع کرد به در آوردن شلوار خودش، تهیونگ هم با لذت هم با تعجب به این روی جیمین نگاه می‌کرد.
وقتی که جیمین از شر شلوارش خلاص شد دست از سر سینه و نیپل‌های تهیونگ برداشت و خودش رو بالاتر کشید و سرش رو بین گردن تهیونگ برد و شروع کرد به لاو بایت گذاشتن رو گردنش و با یه حرکت عضو پوشیدش رو به عضو تهیونگ کشید که تهیونگ بی قرار بلند شد.
جیمین رو روی تخت انداخت و مشغول درآوردن باکسر پسر بزرگ‌تر شد.
از شر باکسر که راحت شد دستش رو روی عضو جیمین کشید که جیمین به کمرش قوصی داد و ناله‌ی کشیده‌ای سر داد و گفت:
- آه ته...
تهیونگ نیشخندی زد و نگاهش رو به چشم‌های بسته‌ی پسر داد.
- چشم‌هات رو باز کن کیتن!
جیمین ناخوداگاه با شنیدن دوباره‌ی اون لقب از دهن تهیونگ چشم‌هاش رو باز کرد و به چشم‌های ته خیره شد.
تهیونگ دوتا از انگشت‌هاش رو داخل دهنش برد و مکید.
جیمین با دیدن این صحنه بی قرارتر شد و می‌خواست زودتر اون هارو داخل خودش حس کنه!
تهیونگ بعد اینکه انگشت‌هاش رو کامل خیس کرد پایین تر رفت و انگشت‌هاش رو روی ورودی جیمین کشید که باعث شد ناله‌ی لرزون دیگه‌ای از جیمین دربیاد.
- فاک تهیونگ...
تهیونگ خنده‌ی ریزی کرد و گفت:
- چی میخوای کیتن؟
جیمین خودش رو پایین‌تر کشید تا انگشت‌هاش رو بیشتر حس کنه. دستش دور عضوش هم بی حرکت مونده بود و این‌ها اذیتش می‌کردن.
با لحن لرزونی گفت:
- تههه اذیتم نکن لعنتی...
تهیونگ فشاری به عضوش آورد و دوتا انگشتش رو کامل واردش کرد.
جیمین ناله‌ی دردناکی کشید و تهیونگ منقبض شدنش رو حس‌ کرد‌، انگشت‌هاش رو بیرون کشید و دوباره واردش کرد.
با هر حرکت تهیونگ ناله‌های جیمین بلندتر از قبل میشد.
دستش رو از دور عضوش برداشت، حرکت انگشت هاش رو تندتر کرد که جیمین با ناله‌ی بلندی گفت:
- ته... بسه...
نفسی گرفت و همونطور که سینه‌هاش تند تند بالا پایین می‌شد ادامه داد.
-من خودت رو میخوام!
تهیونگ انگشتش رو درآورد و سریع باکسرش در آورد و گفت:
- با کمال میل انجام میشه!
و عضوش رو دور ورودی جیمین کشید. جیمین نفسش رو حبس کرد و بعد هیسی کشید، تهیونگ روش خم شد و لب‌هاش رو بوسید و یک ضرب واردش شد. دست‌های جیمین دور پهلوش چنگ زده شد و لب‌هاش رو گاز گرفتن.
بی حرکت موند تا جیمین کمی بهش عادت بکنه، بعد اینکه نفس حبس شده‌ی جیمین آروم آزاد شد، شروع کرد به آروم ضربه زدن داخلش و لب‌هاش رو از روی جیمین برداشت.
همونطور که ضربه می‌زد با لحن دستوری گفت:
-ناله‌هات جیمین!
جیمین شروع کرد به آزاد کردن ناله‌هاش، ناله‌هاش از روی درد بودن اما پر شدنش حس خوبی رو بهش می‌داد.
پاهاش رو از روی درد کمی بست که تهیونگ اون‌هارو دوباره باز کرد و شروع کرد به زدن ضربه‌هاش توی جهت‌های مختلف تا بتونه لذت عمیقی رو به جیمین بده.
با بلندتر شدن یهویی صدای جیمین فهمید که پروستاتش و پیدا کرده. عضوش رو بیرون کشید و جیمین با حس خالی شدنش از روی اعتراض نالید:
- تهیوونگ...
ناله‌ی جیمین تموم نشده بود که ته دوباره عضوش رو محکم واردش کرد و این بار همون نقطه‌ی حساس رو نشونه گرفت، کمر جیمین از روی تخت بلند شد و بلند اسمش رو صدا زد. همونطور که ضربه می‌زد کنار گوش‌های پسر گفت:
- کاری می‌کنم تمام سکس‌های قبلیت رو فراموش کنی و از این به بعد فقط من رو داخلت بخوای.
ضربه هاش رو سریع‌تر کرد که دست‌های جیمین دور گردنش حلقه شد، خم شد و محکم شروع کرد به بوسیدنش و همزمان شروع کرد به پمپ کردن عضو جیمین، جیمین زیر لب‌هاش ناله کرد و آهش تو گلو خفه شد. لحظه‌ای بعد دست ها و سینه‌اش با شکم جیمین از کامش خیس شده بودن.
تهیونگ لب‌هاش رو ول کرد و دست‌هاش رو بالا آورد و یکی یکی انگشت‌هاش رو لیسید و ضربه‌هاش رو محکم تر از قبل میزد و ناله‌های بم د بلندی می‌کشید.
- آه جیمین تو خیلی تنگی!
و جیمین که حالا به ارگاسم رسیده بود دوباره درد هاش برگشته بودن اما نمی‌خواست به روی تهیونگ بیاره و دوباره ناله‌ای کرد.
با حس داغی کام داخلش تهیونگ هم از حرکت ایستاد و خودشو کنار جیمین انداخت نفس نفس میزد.
با دست تمیزش موهای جیمین رو نوازش کرد و بعد انگشت‌هاش روی گونه‌هاش کشیده شدن و گفت:
- بریم حموم؟
جیمین بی‌حال سرش رو تکون داد و آروم گفت:
- فعلا با یه حوله تمیز کن میخوام بخوابم.
تهیونگ آروم بلند شد و با برداشتن یه حوله از توی کمد خودشون رو تمیز کرد و بعد آروم جیمین نیمه خوابالود رو توی بغلش گرفت و پتو رو روی جفتشون کشید و آروم گفت:
- دوست دارم.
و بوسه‌ی آرومی روی موهاش کاشت و با دیدن نفس‌های منظم جیمین لبخند آرومی زد و گفت:
- امیدوارم پشیمون نشی کیتن!

Snooker | Vmin +18Donde viven las historias. Descúbrelo ahora