نامجون
در اتاق رو باز کردم و تو رفتم دیدم جین روی تخت پشت بهم خوابیده ... لباسام رو عوض کردم و کنارش دراز کشیدم
معلوم بود بیداره ... آروم گفتم
- جینی؟ ... بیداری؟چیزی نگفت ... آروم دستم رو روی بازوش گذاشتم و گفتم ..
- من میخوام بغلت کنم جینی ... تو نمیخوای؟چند ثانیه بعد آروم عقب اومد و بدنش رو از پشت بهم چسبوند ... با لبخند دستم رو دور شکمش حلقه کردم و به خودم فشارش دادم
پشت گردنش رو بوسیدم و گفتم
- ببخش اگه ناراحتت کردم عشقم ...دستم رو که روی شکمش بود رو گرفت و توی بغلش کشید ...
+ تو ببخش ... بچه بازی در اوردمروی موهاش رو بوسیدم اون یکی دستم رو از زیر سرش رد کردم و کامل تو بغلم قفلش کردم ... کنار گوشش زمزمه کردم
- همه چی درست میشه جینی+ امیدوارم حق با تو باشه
.
یونگی
چشام و باز کردم با دیدن جیمین توی بغلم اونم لخت کپ کردم ... کم کم اتفاقات دیشب یادم اومد ... فاااک ... من .... من ...با اون بچه خوابیدمممم؟ ...
اومدم به نفس عمیق بکشم تا عقلم سر جاش بیاد که با بوی شدید توت فرنگی تو سرم شوکه به جیمین خواب نگاه کردم ...
معلومه اون یه امگاس .... اما چرا رایحش انقدر غلیظه... نکنه مارکش کردم؟ ... ترسیده چکش کردم ... نه .... مارکی روی گردنش نبود .... فقط کیس مارک بود ...
خودمم میدونستم چرا رایحش انقدر واسم شدید و جذابه ... اما نمیخواستم قبولش کنم
این رو که اون بچه جفتمه ....
ناخودآگاه سرمو تو گردنش بردم و بو کشیدم
عطر تنش بیشتر از هر شرابی مستم میکرد ... من .... من واقعا عاشق این بچه شدم ...
.
جیمین
با خوردن نور تو چشام، چشام و باز کردم و یه نفس عمیق کشیدم ... بوی شدید قهوه توی بینیم پیچید... یعنی گرگ بودن اینجوریه؟ همه رایحه ها انقدر شدید و جذابن ؟
وات دا فاااک ... من چرا لختم ... یهو غلطای دیشبم عین یه فیلم از جلوی چشمام رد شد ... نه نه نه نههههه ... من چه گوهی خوردم؟ ...
با حس نفسای یکی تو گردنم با ترس برگشتم و بهش نگاه کردم ... یونگی با چشای طلایی بهم زل زده بود ... بعد چند لحظه دوباره چشاش مشکی شد و با لبخند گفت
- صبحت بخیر بیبی
من چه غلطی کردم؟ چرا الان تو این موقعیتم... چرا اون چشاش طلایی شد .... نه ... نه اون جفتم نیست ... من ...من نباید اینجا باشم
DU LIEST GERADE
You're mine | تو مال منی
Werwolf•| تو مال منی |• ▪︎namjin دستش رو کنار صورتش گذاشت و گونش رو نوازش کرد ... اما با چیزی که گفت دستش روی گونش خشک شد پسر کوچیک تر آروم و با سرد ترین حالت ممکن گفت - ازت ... متنفرم ▪︎kookv - تهیونگا ... لطفا ... کنارم بمون ... من همه چیزو درست میکنم...