پارت سی و هفت . جرات یا حقیقت

2.6K 434 206
                                    

نمیخواستم پارت بذارم ولی گذاشتم تا شیرینی داده باشم بهتون

چوووون....

عرررررر😭😭😭😭

اول تو هشتک تهیونگ 😍😍😍

دوم تو یونمین 💃🏻💃🏻💃🏻

چهارم تو ویکوک😁😁😁

و کلی رتبه های خفن دیگه 😭😭

پشما خودم ریخت فهمیدم🍃🍂🍃🍂🍃

هار هار هار😁😁😁😁

ماچ بهتون 😭😍😘❤😘😍😭

《 ملت از رتبه کنکورشون ذوق میکنن من با اینا😁🤣》

_______________________________

یونگی

بعد اینکه جیمین آروم شد با هم پایین اومدیم ... بقیه هم که انگار نامجون توجیهشون کرده بود به روی خودشون نیاوردن

خدمتکارا دوباره شمعای کیک رو روشن کردن و جین هم به زور جیمین رو پشت کیک روی مبل نشوند ... ثانیه ای بعد این جیمین بود که با چشای ستاره بارون و ذوق زده به همه مون نگاه میکرد ... یه جورایی انگار میخواست این جمع رو واسه همیشه تو خاطرش ثبت کنه

 یه جورایی انگار میخواست این جمع رو واسه همیشه تو خاطرش ثبت کنه

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

جین با جیغ جیغ گفت
# یااا ... فوت کن دیگه شمعا رو پدر سوخته ... کیکم خراب شد

جیمین با خنده گفت
+ باشه بابا ... ببخشید هیونگ

جیمین چشاش رو بست و چند ثانیه بعد شمعا رو فوت کرد

جین ادای گریه در اورد و گفت
# بچم چقدر زود بزرگ شده .... هق

You're mine | تو مال منیWhere stories live. Discover now