این عکس جهت عر زنی و عذاب دادن بیشتر شما قرار داده شده 😝
( ترجمه برا بچه هایی که انگلیسی بلد نیستن :
نگران نباش نامجونا من با موهای کوتاه هم هندسام میمونم)😭😭😭__________________________________
جین
آروم پیرهن بیمارستان رو از تنش در آوردم ... و کمکش کردم پیرهن جدیدی که براش خریدم رو بپوشه ...
دکمه هاش رو بستم و گفتم
+ خیله خب... تموم شد ... میتونیم بریمزیر بازوشو گرفتم و کمکش کردم بلند شه ... خندید و گفت
- قراره لوسم کنی هیونگ؟خدا میدونه چقدر ذوق میکردم هیونگ صدام می کرد بازوش رو که تو دستم بود رو آروم وشکون گرفتم و گفتم
+ همینه که هست... زیاد غر بزنی ویلچر میارم براتااز ساختمون بیرون رفتیم که ماشین یونگی جلومون اومد ... در رو باز کردم و کمکش کردم بشینه تو ماشین
رو به یونگی گفتم
+ این زبون نفهم لجباز رو ببر خونه من ... به حرفاش گوش نده ... زر زر زیادی میکنه ...- یااا هیو....
و بی توجه به اعتراض کوک در ماشینو بستم و زدم روی سقف که یونگی گازش رو گرفت و رفت
سرم چرخوندم و دنبال نامجون گشتم ... با دیدنش روی نیمکت کنار ساختمون سمتش رفتم و کنارش نشستم ... دستاش رو روی پیشونیش تکیه سرش کرده بود و چشاش رو بسته بود ...
دستم رو روی دستش گذاشتم و گفتم
+ نامی؟ ...دستم رو توی دستش گرفت و روی انگشتام رو بوسید
- جانم؟لبم رو تر کردم و گفتم
+ خوبی؟ ...سرش رو به دو طرف تکون داد و گفت
- نه ... نیستم... همش تقصیر منه ....دستم رو روی گونش گذاشتم و مجبورش کردم نگام کنه
+ نه ... نیست ... چانی گفت ته خودش خواسته این کارو کنه ... تو نقشی نداشتی ...بی حرف نگام میکرد ... گونش رو نوازش کردم و گفتم
+ بریم خونه یکم استراحت کنی؟سرش رو تکون داد و گفت
- بریم
BẠN ĐANG ĐỌC
You're mine | تو مال منی
Người sói•| تو مال منی |• ▪︎namjin دستش رو کنار صورتش گذاشت و گونش رو نوازش کرد ... اما با چیزی که گفت دستش روی گونش خشک شد پسر کوچیک تر آروم و با سرد ترین حالت ممکن گفت - ازت ... متنفرم ▪︎kookv - تهیونگا ... لطفا ... کنارم بمون ... من همه چیزو درست میکنم...