میتونم واسه کاور بمیرمممم😭🤧
.
یونگی
داشتم میرفتم که هوا بخورم که از دور صدای جین رو شنیدم
* تو از همه متنفر نیستی ... فقط از من متنفری ...تو جام خشکم زد ... داره با کی اینجوری حرف میزنه ؟
آروم از گوشه دیوار نگاه کردم ... دیدم داره با جونگ کوک بحث می کنهبا چیزایی که شنیدم میخواستم برم فک جونگ کوک رو پایین بیارم اما صبر کردم تا جین برگرده اتاقش
با رفتن جین سمت کوک رفتم و گفتم
-چیزای جدید می شنومهمون جور که سرش پایین بود گفت
+ هیونگ ... من دیگه نمیخوام الفا پک بشم...
ابرو هام بالا پرید و گفتم
- چ.چی؟ ... چی داری میگی؟نگام کرد و بی روح گفت
+ نفهمیدی؟ ... میخوام قدرتمو تسلیم مین کی کنم ... بعدشم برم یه قبرستونی گم و گور شماین چه شتی داره میخوره؟ .... تو یک متریش رفتم و گفتم
- معلوم هست چه چرت و پرتی میگی؟ ... میخوای تا آخر عمرت فراری باشی؟+ حرفای جین رو که شنیدی ... به نظرت لیاقت دارم یه جماعتی رو رهبری کنم؟
نفسم رو با سر و صدا بیرون دادم و گفتم
- این که فهمیدی چه کصکشی بودی خودش یه پیشرفته ولی متاسفانه مین کی سردسته کصکشاس ... نگران جینم نباش ... متاسفانه زیادی مهربونه+ اون گفت ... ازم ... متنفره...
با به یاد آوردن نامجون و حرفاش گفتم
- این چند روزه یه چیزی بهمش ریخته ولی نگران نباش.... اگه می خواست ازت متنفر شه ده سال فرصت داشت ... خوشبختانه توی لاشی واسش همیشه عزیز بودی.
تهیونگ
با احساس نور خورشید تو صورتم چشام رو باز کردم... به محض باز کردن چشام غلطای دیشبم یادم اومد ... محکم به پتو لگد زدم و گفتم
+ فاک بهت تهیونگتو جام نشستم و دور و برم رو نگاه کردم ... تو اتاق جونگ کوک بودم ... ولی خودش نبود ... از تخت پایین اومدم و شلوارم رو پوشیدم و از اتاق بیرون رفتم
سمت آشپزخونه رفتم ... فقط جیمین اونجا بود و داشت صبحونه میخورد ... کنارش نشستم و گفتم
+ سلام کیوتی صبحت بخیر
لبخند زد و گفت
- صبح بخیر تهیونگ شی+میگم دوست پسرت کجاس ؟
ابمیوش پرید تو گلوش و گفت
- د.دوست پسرم؟
سرم رو تکون دادم و گفتم
+ یونگی دیگه ... مگه دوست پسرت نیست ؟- خب ...نه ... نمیدونم ولی فکر نکنم ...
+ اوه ... ولی اینجوری به نظر میومد ... متاسفم اگه ناراحتت کردم
+چرا به نظرت تو رابطه بودیم؟نون تست رو برداشتم و همونجور که روش مربا میزدم گفتم
- میدونی اون بهش نمیاد زیاد جنتل باشه ولی بحث تو که میشه ... قضیه فرق میکنه
YOU ARE READING
You're mine | تو مال منی
Werewolf•| تو مال منی |• ▪︎namjin دستش رو کنار صورتش گذاشت و گونش رو نوازش کرد ... اما با چیزی که گفت دستش روی گونش خشک شد پسر کوچیک تر آروم و با سرد ترین حالت ممکن گفت - ازت ... متنفرم ▪︎kookv - تهیونگا ... لطفا ... کنارم بمون ... من همه چیزو درست میکنم...