تهیونگ
یکم بعد یعنی حدود نیم ساعت بعد سه نفر دیگه کت بسته جلوی پاهای نامجون زانو زده بودن
دیگه از اون لبخند نامجون خبری نبود ... کاملا بی روح با چشای قرمزش به اون چهار نفر زل زده بود و خدا میدونست که واسه تک تکشون چه برنامه ای تو سرش داره
کتش رو در اوردو آروم سمت کیف روی میز قدم برداشت و پنجه بکسش رو بیرون آورد
همون طور که سمتشون می چرخید گفت
-به پارتی خوش اومدیدددددو با تموم شدن این حرفش محکم خوابوند تو فک یکی شون
یکم بعد که همشون رو سرویس کرد با نفس نفس روی مبلش نشست ... پنجه بکس رو از دستای خونیش بیرون آورد و روی زمین انداخت و دستای خونیش رو با دسته مبل پاک کرد ...
سیگار برگش رو برداشت و با گیوتین سر سیگار رو برید ... بین لباش گیرش انداخت و با فندک روشنش کرد
یه پک سنگین از سیگارش گرفت و به مبل تکیه داد ... پاش رو روی هم انداخت و گفت
- نمیخواید از مهمونام پذیرایی کنید پسرا؟ ... دارید ناراحتم میکنید ...
با این حرف چند نفر با چوب بیسبال به جونشون افتادن ... یکم بعد نامجون با صدای اروم گفت
-همه بیرون....اما همون صدای اروم هم کافی بود تا سریع اتاق خالی شه ... بجز ما چند تایی که امین نامجون بودیم کسی تو اتاق نمونده بود
یه پک عمیق زد و گفت
- واستون سواله که چرا دهنتونو سرویس کردم نه؟ ... نگران نباشید بهتون میگم ... حق دارید دلیل مرگتون رو بدونید ... دلیلش اینه که به خاطر شما حرومزاده ها جفت من آسیب دیده ... چون شما کسکشا جرات کردید به سوکجین من دست درازی کنید ...اون سه نفر که تازه فهمیدن قضیه چیه ... زبونشون بند اومده بود ... یه پک دیگه به سیگارش زد و گفت
- میخوام بهتون یه شانس بدم ... کدومتون جفت داره؟هر چهار نفرشون ساکت بودن ... نامجون خندید و گفت
- نمیگید؟رو به ووکی گفت
- کدومشون جفت داره؟ووکی به شین هیون اشاره کرد و گفت
# اون ... جفتش یه امگای زن ۲۶ سالسصدای شین هیون در اومد
× به اون کاری نداشته باش عوضی ... اون هیچی از این قضیه نمیدونه- چرا باید اینکار رو بکنم؟ ... من یه جنگجو ام ... پنجه در برابر پنجه ... خون در برابر خون ...
رو به اون سه نفر دیگه گفت
- جفتش رو میارم اینجا ... هر کدومتون اول بکشتش ولش میکنم ... چطوره؟× من سوک جین رو نکشتم اشغال ...
- کاری که تو کردی بدتر از کشتنش بود ... میخوای بگم همون بلائی که سر جین اوردی رو سرش بیارن؟ ... جلو چشات؟
YOU ARE READING
You're mine | تو مال منی
Werewolf•| تو مال منی |• ▪︎namjin دستش رو کنار صورتش گذاشت و گونش رو نوازش کرد ... اما با چیزی که گفت دستش روی گونش خشک شد پسر کوچیک تر آروم و با سرد ترین حالت ممکن گفت - ازت ... متنفرم ▪︎kookv - تهیونگا ... لطفا ... کنارم بمون ... من همه چیزو درست میکنم...