کوک
تو سرم هزار نوع فکر بود ... باید چیکار میکردم؟ .... باید چیکار میکردم تا از جفتشون مراقبت کنم؟ ... اگه .. اگه بهشون اسیب میزد چی؟ ... اگه ... اگه ...
× هی ... حاضری؟
نگام رو به یونگی دادم ... به محض اینکه از دزدیده شدن جین خبردار شد سریع خودش رو رسوند تا کمکمون کنه
سرم رو تکون دادم و گفتم
- اره هیونگ ... حاضرماسلحم رو توی کمرم جا ساز کردم ... اومدم از کنارش رد بشم که شونم رو گرفت و گفت ...
× بگو کوک ... بگو برای چی داری میجنگی؟ ....لبم رو تر کردم و گفتم ...
- میجنگمم خانوادمو پس بگیرم ...× خانوادت؟ ... منظورت جینه؟ ... جین خودش یه شوالیه سیاه داره که واسش جون بده ... تو واسه کی داری میری؟
تو چشاش نگاه کردم و گفتم
- میرم عشقمو از اون حرومزاده پس بگیرم ... راضی شدی؟× و اگه نخواد باهات بیاد؟
- دست و پاشو میبندم ... ميذارمش تو ماشینم ... میارم پیش خودم ... تو خونه حبسش میکنم ....
ابرو هاش رو بالا انداخت و گفت
× و؟...- و تا آخر عمرم اونجور که لایقشه ... میپرستمش ...
یه نیمچه لبخند زد و گفت
× همینه ... داداش کوچولوی من همینه ... بزن بریم ....
تهیونگ
بازوم رو کشید و توی اتاق پرت کرد ... عصبی ک
گفت
- تو آدم نمیشی نه؟+ واسه چی آوردیش اینجا؟ ... دیوونه شدی؟ ... میخوای بمیری؟
زد زیر خنده و گفت
- اووووه ... ترسیدم ... اونوقت کی قراره منو بکشه؟ ... اون الفای بی دست و پات؟ .. یا اون نامجون بی خایه؟پوزخند زدم و گفتم
+ مثل اینکه خبر نداری جونگ کوک بی دست و پایی که میگی با اون ادمات چیکار کرده ها؟ ... شین هی یون رو که یادت نرفته؟ ... فکر کردی چجوری اون و رفیقاش سر به نیست شدن؟گیج نگام میکرد
+ الفاممم ... همونی که تخمشو نداری با خودش طرف شی ... سلاخیشون کرد و سر هی یون رو قطع کرد و پیش کش همون برادری کرد که تو دزدیدیش ... فک میکنی با تو قراره چیکار کنه بزدل؟
- خفه شو ... داری مثل سگ دروغ میگی
خندیدم و گفتم
+ در ضمن ... مطمعن باش ... اصلا دلت نمیخواد با نامجون زخم خورده طرف شی ... چون اگه دستش بهت برسه آخرین چیزی که میبینی له شدن کلت لای آرواره های ار امه ...خواست چیزی بگه که صدای گلوله ای که از بیرون اومد ... پوزخند زدم و گفتم
+ تیک تاک ... گور خودتو کندی جئون مین کی ...
ESTÁS LEYENDO
You're mine | تو مال منی
Hombres Lobo•| تو مال منی |• ▪︎namjin دستش رو کنار صورتش گذاشت و گونش رو نوازش کرد ... اما با چیزی که گفت دستش روی گونش خشک شد پسر کوچیک تر آروم و با سرد ترین حالت ممکن گفت - ازت ... متنفرم ▪︎kookv - تهیونگا ... لطفا ... کنارم بمون ... من همه چیزو درست میکنم...