نامجون
آروم در زدم ... صدایی نیومد ... در رو باز کردم تو سرک کشیدم ... با چیزی که دیدم کل وجودم شد حسادت ... جین مونی رو توی بغلش گرفته بود و خواب بود ...
آروم رفتم تو ... بالا سرش وایسادم و نگاش کردم... نگام به دستای قشنگش افتاد دور مونی حلقه شده بود ... کناره اون انگشتای ظریف و قشنگش دوباره زخم شده بود ...
آروم روی تخت کنارش نشستم ... دستاش رو تو دستم گرفتم و خم شدم و روی تک تک انگشتاش رو بوسیدم ... کرم رو باز کردم و اروم روی انگشتش زدم و به چهره نازش نگاه کردم ...
وقتی تغییری توی قیافش حس نکردم و مطمعن شدم پماد زخمش رو نمیسوزونه همه انگشتای زخمیش رو پماد زدم ... چسب زخمایی که با خودم آورده بودم رو باز کردم و تک تک انگشتای زخمیش رو بستم
دستاش رو سر جاش گذاشتم و خم شدم و پیشونیش رو بوسیدم و آروم زمزمه کردم
- هر چقدر دوست داری پسم بزن ... ولی من ازت دست نمی کشم جینی ... بی خیال ارامشمون کنار هم نمیشم ... بیخیال خودمون نمیشم ... بیخیال شنیدن دوست دارم از بیناون لبای قشنگت نمیشماروم موهاش رو از روی چشماش کنار زدم و چشمای گود رفتش رو بوسیدم و زمزمه وار گفتم
- من تا وقتی خندت گل کنه ... با غمت میسازمپتو رو روشون صاف کردم و روی موهاش رو بوسیدم و بلند شدم و بیرون رفتم
.
یونگیکنار جیمین تو بستنی فروشی نشسته بودم و بستنیامون رو نگاه میکردم
مال من تلخ و سیاهمال اونم صورتی و مثل خودش شیرین
YOU ARE READING
You're mine | تو مال منی
Werewolf•| تو مال منی |• ▪︎namjin دستش رو کنار صورتش گذاشت و گونش رو نوازش کرد ... اما با چیزی که گفت دستش روی گونش خشک شد پسر کوچیک تر آروم و با سرد ترین حالت ممکن گفت - ازت ... متنفرم ▪︎kookv - تهیونگا ... لطفا ... کنارم بمون ... من همه چیزو درست میکنم...