پارت شصت و دو . خیلی خوشگلی

2.6K 413 195
                                    

نامجون

با حس تکون خوردن یه چیزی تو بغلم چشام رو باز کردم ... از بین چشای خمارم تو بغلم رو نگاه کردم ... با دیدن جین که سعی داشت خودش رو از بین دستام آزاد کنه یه لبخند کوچولو زدم

دستم رو که دور کمرش بود رو محکم کردم ... از پشت به خودم چسبوندمش که باعث شد شونه های لختش چفت قفسه سینم بشه ... سرم رو تو گردنش بردم جای مارکای بنفشی که دیشب رو بدنش گذاشته بودم رو بوسیدم ...

- کجا کجا؟

با خنده گفت
+ نکن نام قلقلکم میشههه

سمج تر از قبل و تند تند گردنش رو بوسیدم که خندش شدت گرفت ... به زور قفل دستام رو باز کرد و خواست فرار کنه که روش خیمه زدم ...

- عا عا ... کجا در میری وروجک ...

واسه اینکه جلو خندش رو بگیره کنار لبش رو گاز گرفت... رو صورتش خم شدم و همون نقطه رو بوسیدم

- گاز نگیر دار و ندارمو ...

دوباره با صدا خندید ... از حال خوبش لبخند زدم و گفتم
- خوبی زندگیم؟ ... درد که نداری؟

تو ثانیه گونه هاش رنگ گرفت ... دستاش رو بالا آورد و رو چشاش گذاشت ... این بار این من بودم که می خندیدم
- تو هنوز ازم خجالت میکشی؟ ... اخه کاری مونده که با هم نکرده با....

دستاش که روی دهنم نشسته بود نذاشت جملم رو کامل کنم

+ باشه ... باشهههه ... بسه مردک بی حیا ...

کف دستش رو بوس کردم که خندید و دستش رو برداشت

لبش رو تر کرد و گفت
+ میخوام برم حمام ... باهام میای؟

ابرو هام رو بالا انداختم و گفتم
- اوه ... شجاع شدی ... پیشنهادای خطرناک میدی

دستش رو دور گردنم اویزون کرد و گفت
+ تو که به هر حال میومدی ... بده خودم دعوتت کردم؟

روی لباش رو بوسیدم و با خنده گفتم
- پیشنهادتون رو با کمال میل میپذیرم قرب....

با صدای در سرم رو سمتش چرخوندم
- کیه؟

* الفا ... مهمون دارید ...

- کی؟

* برادرتون ...

تو ثانیه همه‌ی اون حال خوبی که داشتم از بین رفت و با اخم گفتم
- الان میام ... تو برو

* بله الفا

دست جین روی گونم نشست و مجبورم کرد نگاش کنم
+ ببینمت ... خوبی؟

سرم رو تکون دادم ... پیشونیش رو بوسیدم و گفتم
- اره

از روش بلند شدم و لبه تخت نشستم ... باکسر و شلوارم رو پوشیدم و با همون بالا تنه لخت سمت در رفتم و گفتم
- این سری تنها دوش بگیر جینی ... بعدا تلافی می‌کنم

You're mine | تو مال منیWhere stories live. Discover now