باشه ای زیر لب زمزمه کردم و گوشی رو قطع کردم و با آشفتگی رو صندلی کناریم پرتش کرم.
تو نباید چیزیت شده باشه یونگی.
نه تا وقتی که من بهت اجازه ندادم عشقم.
نه تا وقتی که مسئول این عشق لعنتی هستی!
اجازشو نداری...بعد از سوار شدن تو ماشین و حرکتم سمت خونه پند باره دیگه دوباره به گوشی یونگی و همینطور تلفن خونه زنگ زدم.
اما دریغ از یک جواب...
با هر بوقی که از پشت گوشی میشنیدم بدتر از قبل حس آشفتگی و ترس و بیقراری تو وجودم پخش میشد.آشفتگی از حال بدِ یونگی.
بیقراری از دردی که ممکنه یونگی تا الان تجربه اش کرده باشه و ترسِ از دست دادن...بعد از چندین بار تماسی که به هیچ چیز ختم شد به خونه رسیدم و با ماشین سفیدی که بیرون خونه پارک شده بود روبه رو شدم.
با دیدن ماشین سفید رنگ متوجه حصور جین شدم.
برای اولین بار بود از حضورش حس خوشحالی میکردم.باید حال یونگیم خوب باشه...
همونجور که این جمله رو تو ذهنم تکرار میکردم وارد خونه شدم.
_ یونگی. کجایی؟فقط با صدای اِکو شدن خودم تو فضای خونه روبه رو شدم.
چند بار کوتاه آب دهنمو قورت دادم و به جاجای خونه نگاه انداختم.اما فقط با جای خالی یونگی و فضای خونه مواجه بودم.
_ عشقم صدامو میشنوی؟؟؟چند ثانیه با صدا زدن دوباره ام طولی نکشید که صدای جین از طبقه بالا اومد:
= تهیونگگگگگگگصداش رنگ استرس و ناراحتی و بهم ریختگی داشت.
همین رنگ ها انگار داشت تمام وجودمو از این رنگ پر میکرد.
رنگش به سیاهی شب بود.انگار که امیدی تو این صداش موج نمیزد.
انگار لرزه های تارهای صوتیش رنگ باخت رو با تمام وجود داد میزد...پاهام نه توان حرکت داشت نه میخواست که به زانو در بیاد.
با تمامی دوگانگی تو وجودم با لرزی که تو پاهام حس میکردم؛ پله هارو دوتا یکی بالا رفتم.با دیدن دره بازه سمت سرویس بهداشتی قدم های بلند اما آهستمو سمتش گرفتم.
اب دهتمو به زحمت بلعیدم و نگاهمو به داخل دادم.
یونگی داخل وان چشم بسته افتاده بود و ماسک اکسیژن رو دهنش بود.از طرفی جین با چهره غرق در اشک داشت با سیلی زدن و صدا زدن اسم یونگی سعی تو بیدار کردنش داشت.
_________________________________________
YOU ARE READING
انتخابِ اشتباه! فصل دوم (تکمیل شده)
Romanceچرا تونستم فراموشت کنم؟! بعد از اینکه مثل آب تو زمین فرو رفتی! هرروز و هرشبم شده بود فکر کردن بهت... نمیخوام اینو بگم ولی کامل حسم سرد شده... تو این مدت تونستم با نبودنت کنار بیام. حتی اگه مُرده باشی! _______________________________________________...