∆part56∆

96 8 2
                                        

جونکوک:سلام ته ته بیبی,داری چیکار میکنی؟

تهیونگ:سلام ددی، دارم تلویزیون نگاه میکنم

بعد از چند ثانیه مکس.....
جونکوک:گوشی دست کیه؟! تهیونگ من کجاست؟

تهیونگ: خل شدی جونکوک،خودمم

جونکوک:واقعا!!!!یه لحظه فکر کردم کس دیگه ای داره تایپ می‌کنه

تهیونگ:چون نوشتم ددی نه؟!خوشت میاد اینطوری صدات کنم؟! هه کورخوندی جونکوکی بزار فقط دستم بهت برسه تلافی تمام بیبی گفتناتو سرت در میارم.

جونکوک:اووووو پس بیبی قراره تلافی کنه
من منتظرم..

سال نو مبارک

تهیونگ:هنوز ۵_۶ ساعت مونده

جونکوک:می‌دونم ولی اینجا تا چند دقیقه دیگه سال نو میشه خواستم کنار تو باشم
تهیونگ:سال دیگه قراره با هم جشن بگیریم مگه نه؟

جونکوک:حتما همینطوره

تهیونگ:خونه ای؟

جونکوک:آره

تهیونگ:چرا با دوستات بیرون نرفتی؟

جونکوک:من که دوستی ندارم،از بچگی تا حالا فقط یه دوست داشتم اونم کیلومترها ازم فاصله داره

تهیونگ:سال نو مبارک جونکوکی

جونکوک:تو میخوای چیکار کنی،بیرون نمیری؟

تهیونگ:نمی‌دونم شاید برم کنار ساحل قدم بزنم

جونکوک:همین کار بکن

تهیونگ:جونکوکی کی میای پیشم؟

جونکوک:چرا هر بار ازم می‌پرسی وقتی جوابشو می‌دونی، با اینکارات قلبم مچاله میشه،فقط یکم دیگه صبر کن تمام پرونده هامو تحویل دادم..
کمی مکث….

تهیونگ:پرونده جویی چی شد؟

جونکوک:مختومه اعلام شد, هیچ مدرکی پیدا نکردن

تهیونگ:بنظرت الان جین و نامجون در چه حالین؟

جونکوک:نمی‌خوام بهش فکر کنم حسودیم میشه

تهیونگ:پس جونکوکی من داره حسودی می‌کنه😅

جونکوک:آره خیلی،حتما اون نامجون عوضی الان داره کلی حال می‌کنه اونوقت جونکوک کوچولو بیچاره من اینجا گرفته خوابیده

تهیونگ:میخوای بیدارش کنم؟!😈

جونکوک:نه نه نمیخوام اونبار که بیدارش کردی کلی بدبختی کشیدم تا تونستم آرومش کنم ،اخه جونکوک کوچولو بد عادت شده فقط دلش میخواد تو خونه خودش آروم بشه.

تهیونگ:عشق منحرف عوضی من، بهتره دیگه من برم

جونکوک:نه وایسا داشتم شوخی میکردم،جدی براشون خوشحالم هردوشون خیلی سختی تحمل کردن حالا حقشونه به آرامش برسن

تهیونگ:من و تو هم به این آرامش نیاز داریم

جونکوک:خیلی زود ما هم بهش میرسیم بهت قول میدم

تهیونگ:باشه جونکوکی دیگه می‌خوام برم سریال مورد علاقه شروع شد

جونکوک:پس عشقتو به سریال فروختی
تهیونگ:زیاد بیدار نمون

جونکوک:دلم میخواد مست کنم کمتر بفهمم پیشت نیستم

تهیونگ:تو از من قول گرفتی سمت مواد و الکل نرم حالا خودت داری همون کار میکنی. قول بده زیاد ننوشی..

جونکوک:باشه قول میدم فقط میخوام گیج بشم و زود خوابم ببره

تهیونگ:شب بخیر

جونکوک:آدم اینطوری به عشقش شب بخیر نمیگه یکم احساس به خرج بده

تهیونگ:شب بخیر یوبو😘

جونکوک:یادت نره چی صدام کردی بعدا حق پشیمون شدم نداری.
شب بخیر عشقم😘

گوشی رو روی میز گذاشت و برای خودش مشروب ریخت.

Game Overحيث تعيش القصص. اكتشف الآن